حجاب تنها پوشش نيست؛ رفتار هم هست!
By:
Aug 21, 2013
اشاره:
حجت الاسلام يوسف غلامي، پژوهشگر حوزه حجاب و عفاف، دغدغه و تحقيقات ميداني زيادي دارد كه از ثمرات آن ميتوان به كتابهاي «راز يك فريب»، «جلوههای زنان و نگاه مردان»، «هديه مادر» و «باغ پرندگان» اشاره كرد.
امتياز و تفاوت نوشتههای استاد غلامي با دیگر كتابهاي موجود در زمينه حجاب، دارا بودن تحليلهاي روانشناختي و جامعهشناختي، نثر شیوا و صمیمی، پرهیز از نکات تکراری و شعاری، ژرفاندیشی و دقت نظر در مسایل اجتماعی است.
کتاب «راز يك فريب» از سوي معاونت امور بينالملل مقام معظم رهبري در امور دانشجويان خارج از کشور به چاپ رسيده و دفتر نشر معارف نيز چاپ آن در ايران و توزيع آن را برعهده دارد.
معارف
لطفا در مورد سوابق تحقیقات خود پيرامون حجاب، آنچه ضروري ميدانيد بفرماييد.
حدود 18 سال است با تحقيق ميداني و نظرسنجي از مردان و زنان غير معتقد به حجاب، به طور حضوري و غيرحضوري به گفتگو پرداختم و آخرين گفتههاي آنان را شنيده و به منظور پاسخگويي به آنها سالياني به تفحص پرداختم كه نتيجه آن را در كتاب «راز يك فريب» نگاشتهام.
ويژگي كتابهايي كه در زمينه حجاب نوشتهايد با دیگر كتابهای موجود در این زمینه چيست؟
کتابهايي که تاکنون پيرامون وضعيت نابسامان پوشش زنان به چاپ رسيده است هر يک جنبههاي قوت و ضعف متفاوتي دارند. برخي تاريخ حجاب در اديان يا کشف حجاب در ايران را بررسي کردهاند و برخي با دلايل عاميانه و توجيهات سطحي به بيان فلسفه حجاب پرداختهاند و عدهاي نه چندان اندک با رونوشت از آثار ديگران به کتابسازي درباره حجاب پرداختهاند. گروهي نيز تنها براي معتقدان به حجاب کتاب نگاشتهاند. تني چند از پژوهشگرانِ موفق در اين زمينه آثاري تأليف نمودهاند که گاه پرحجم (حدود 600 صفحه) و آکنده از گزارشها و اخباري است که براي دوشيزگان بدآموزي دارد. در اين همه آثار شايد نتوان به سادگي کتابي را يافت که هم براي زنان و دختران معتقد به حجاب مفيد باشد و هم براي غير معتقدان و نيز براي مردان.
اين کتاب مدت هجده سال در دست تحقيق، نگارش و ارزيابي بوده و يکصد نفر از کارشناسان امور اجتماعي و فرهنگي آن را مطالعه و ارزيابي کردهاند. از امتيازات آن، نظرسنجي از زنان ايراني و خارجي غيرمعتقد به حجاب (بيش از بيستهزار نفر)، است.
پس از این هجده سال که دربارة رفتارهاي اجتماعي دختران و زنان به مطالعه و تحقيق و نظرسنجي پرداخته و با این شمار زن بيحجاب مسلمان(!) و غيرمسلمان گفتگو کردهام، تصوّر ميکنم تا فردي به دانش جامعهشناسي و روانشناسي آشنا نباشد و نيز اظهارنظرهاي خانمهاي بيحجاب را نشنيده و کتابهايي که دربارة حجاب است نخوانده باشد، بهتر است دراينباره به خلق اثري نپردازد و نظريهپرداز حجاب نباشد.
امروزه مشکل رفتارهاي اجتماعي دختران و زنان، کمبود کتاب دربارة حجاب نيست؛ بلکه فراواني کتابهايي است که اغلب حرفشان تکراري، نگاهشان محدود و ادبياتشان بيگانه با روحياتِ مخاطبان است. از برخي نويسندگان ميپرسم: اين کتاب را براي چه گروهي نوشتهايد؛ با حجابان يا بيحجابان؟ با حجابان که اينها را ميدانند، بيحجابان هم که هرگز نميخوانند!
مخاطب من در اين کتاب، هر فردي است که بخواهد اندکي از راز پوشش زن را بداند و به عمق فريبکاري غرب پي ببرد.
از مهمترين فرازهاي کتاب، گفتگوهاي علمي است که با زنان بيحجاب ايراني و غيرايراني و دختران زنداني، مردان مجرم و زنان فريبخورده صورت گرفته است. در اين گفتگوها هرچه به ذهنم ميرسید پاسخ ميدادم و پس از جلسه تا مدتها ـ گاه چند سال ـ درباره آن شبهه و پرسش که زنان مطرح کرده بودند، فکر و تحقيق ميکردم. نتيجه همه آن تحقيقات را در اين کتاب گنجاندهام.
همه مطالعهکنندگان اين کتاب، بياغراق اعتراف کردهاند که ادبيات اين کتاب، بسيار دلنشين است و خواننده را از آغاز تا پايان با خود همراه ميسازد.
لطفا تعريف جامعی از حجاب و عفاف بيان كنيد؛ خيلي از افراد حجاب و عفاف را مترادف ميدانند و گمان ميكنند كسيكه حجاب دارد حتماً عفيف هم هست؛ به نظر شما حجاب و عفاف يكي است؟
حجاب تنها يك پوشش نيست؛ يك رفتار است. رفتاري كه يك بخش آن داشتن پوشش مناسب است. بخشهاي ديگر حجاب عبارتست از متين سخن گفتن، با حيا راه رفتن، بدون جلوهنمايي و انگيزه خاص و مانند اين موارد ميباشد.
حجاب و عفاف مترادف نیستند؛ مانند آب و مايع که مترادف نمیباشند. نميتوان گفت: عفت كافي است و حجاب لازم نيست. ثمره و نتيجه عفيف بودن با حجاب بودن است. البته ميشود كه زني بيحجاب باشد و مراتب پاييني از عفت را نيز دارا باشد، ولي نه كامل. كمال عفاف بايد در همه جانب رفتار شخص ظهور پيدا كند. آيا شما از زن برهنه در خيابان ميپذيريد كه بگويد: «من عفت دارم هر چند حجاب ندارم»؟! خير.
بهصورت خلاصه حكمت حجاب چيست؟
حكمت حجاب حفظ شخصيت انساني زن است و فايده آن بهرهمند شدن خود او و دیگران از سلامت رواني و اجتماعي ميباشد. شايد يك زن بیحجاب بتواند شخصيت اجتماعي هم داشته باشد ولي شخصيت انساني او بدون حجاب حفظ نميشود. شاهد آن زنان غربند كه مردانشان در نظر سنجي گفتهاند: ما از مردن سگ خود بيشتر متاثر ميشويم تا از مرگ زنمان!
حجاب براي آقايان هم كاربرد دارد يا مخصوص خانمهاست؟
حجاب اصطلاحي مخصوص خانمهاست. حجاب مردان را بايد پوشش مناسب ناميد؛ نه حجاب. مرد هم وظيفهمند است حضورش در مقابل نامحرم با متانت باشد.
آيا حجاب يك ارزش ديني است يا اجبار اجتماعي؟
حجاب يك ارزش است. هر كس به آن معتقد باشد ميپذيرد و هر كس اعتقادي به آن نداشته باشد، نميپذيرد. تنها از فرد غير معتقد به آن ميتوان انتظار داشت كه حرمت جامعه خود را حفظ كند. هر زني ميتواند به حجاب معتقد نباشد، اما نميتواند برهنه در جوامع عمومي ظاهر شود و اين را اجبار نميگويند. حجاب چنانکه یک رفتار فردی است، يك قرارداد اخلاقي و اجتماعي نيز هست.
تأثير حجاب بر استحكام خانواده چگونه است؟
تأثير حجاب برخانواده را وقتي به خوبي درك ميكنيم كه سري به جهان غرب بزنيم. مفهوم تشکیل خانواده، تعهد دو فرد به يكديگر است. بيحجابي درست به عكس اين است. مرد به خود اجازه ميدهد در چشماندازي و رابطۀ بدون تعهد، آزاد باشد و از طرفي زن نيز كه مرد را چنين بيتعهد ببيند به زندگي با يك مرد دلخوش نخواهد بود!
یک بانوی آمريكایي تحصيل كرده به من گفت: شما ميگوييد اگر ما زنان يك متر پارچه دور سرمان بپيچيم خوشبخت ميشويم و اگر دور افكنيم بدبختيم؟! گفتم: اگر به اين سوال پاسخ دهي معلوم ميشود: از سن بلوغ تا حالا كه پنجاه سال داري با چند مرد زندگي كردهاي و كدامشان براي مدت طولاني در كنارت ماندهاند؟ او ابتدا درنگ كرد و سپس عددي را گفت كه بيش از دو رقم بود. از این همه حتی یک مرد به مدت طولانی کنار او نمانده است!
با توجه به اين كه تحقيقات ميداني مفصلي پيرامون حجاب داشتهايد، علل كم توجهي برخی زنان به پوشش در كشور اسلامي ما چيست؟
برخی زنان امروز جامعه ما دچار سرخوردگي شدهاند. سرخوردگي اجتماعي و ديني، اعتقادات و باورهاي او را متزلزل كرده است و از آگاهيهاي لازم برخوردار نيست. بيش از سي سال از انقلاب شكوهمند ملت مسلمان ايران ميگذرد و هنوز كتابي پاسخگو درباره حجاب با ادبيات خوب و بيان منطقي كمتر به چاپ رسيده است. انواع نرمافزارها درباره هرچه بخواهید ـ از روش درست کردن پیتزا تا آموزش رقص ـ وجود دارد ولي درباره حجاب هيچ نرمافزار تاثيرگذاري وجود ندارد! پس از هجده سال تحقیق است که بنده تازه توانستهام لوح 18 جلسهاي مصور (دفاع از حجاب یا برهنگي) را توليد كنم.
براي ترويج فرهنگ حجاب چه سياستگذاريها باید صورت گیرد؟
در حال حاضر مبناي سياستگذاريهاي فرهنگي كشور نه بر پايه ترويج حجاب كه متأسفانه در برخی موارد ضد آن است! در يك طرح چند ساله بايد نخست همه نهادهاي فرهنگي كشور در راس آموزش و پرورش و صدا و سيما، شخصيت زن را آنطور تعريف و تبيين نكنند كه با پذيرش حجاب سازگار نباشد؛ و اينك قضيه به عكس است.
دوم: همه فرهيختگان تلاشگر عرصه حجاب، شناسايي و از وجودشان در ارايه راهكار استمداد و حمايت شود.
سوم: چيزي شبيه وزارتخانهای تاسيس شود تا اين وظيفه مهم را برعهده گيرد: شناسايي عوامل حجاب گريزي. سپس هر فرد و نهاد و موسسهاي در اين زمينه مجرم شناخته شد مجازات شود. كه به نظر من اولين مجرم قبل از خانواده، رسانه ملی است.
نقش و عملكرد رسانه را در ترويج فرهنگ حجاب چگونه ارزيابي ميكنيد؟ آيا در فيلمها و سريالهاي رسانه ملي حجاب تبليغ ميشود يا تاثير عكس دارد؟
پنجاه سال پيش از پيروزي انقلاب شكوهمند ما، نظام سلطه جهاني چنين رويدادي را در ايران پيشبيني ميكرد و از همان زمان آنها بهترين راه تخريب فرهنگ را رسانههاي تصويري ميشناختند. اين در حالي بود كه تا پس از ده سال از پيروزي انقلاب عدهاي فكر ميكردند اصلا كشور اسلامي به سينما و تلويزيون نيازي ندارد! اينك ما از دريچه همان سياست نظام سلطه و تفكر سادهانگارانه عدهاي دچار آسيب شدهايم. هر چه از عمر صدا و سيما ميگذرد طرحريزي برنامههاي فرهنگي بيشتر از دست ما خارج ميشود و در دست نظام سلطه قرار ميگيرد! بیشتر فيلمها و برنامهها ـ حتي گفتگوهاي علمي درباره حجاب- طوري هدايت ميشود كه نتيجه عملی آن تقويت بيحجابي است. من بيش از اين نميتوانم توضيح دهم.
برخي معتقدند كه تجربههاي ديگر كشورها در آزادي حجاب، در ايران ميتواند موجب گرايش به حجاب باشد. آيا چنين مسالهاي در ايران قابل اجراست؟
تجربه برهنگي غرب به شكل موردي و جزيي سبب رويكرد عدهاي به بيحجابي شده است؛ نه به شكل پذيرش عمومي. اشتباه نكنيد اين استدلال كاملا غير منطقي است كه خوب است نخست بگذاريم كشور به سمت برهنگي و آزادي محض جنسي برود تا سپس به حقيقت حجاب پي ببرد. اگر كشوري به آن سمت رفت هرگز به سوي حقيقت راه پيدا نخواهد كرد. راه آنچنان تاريك و ناهموار ميشود و هويت انسان به قدري مسخ ميگردد كه راهي به بازگشت نيست. امروزه در غرب ديگر كسي به پاكدامني نميانديشد. مفهوم حيا را حتي در فرهنگ لغت نميتوان يافت. جنون جنسي همه را كلافه كرده است و افراد در قبال دريافت پول داوطلبانه خواستار انجام كار زشتاند. اجاره زن و دختر تقريبا شكل قانوني يافته است و نامش را آزادي ميگذارند!
به نظر شما برخورد با بدحجابي و تشويق افراد به حجاب بايد چگونه باشد؟ در اين زمينه انتقادات فراواني از نحوه برخورد با بدحجابها در جامعه از سوي برخي نهادها ميشود.
قرآن فرموده است «لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»؛ يعني ارزشهاي ديني را نميتوان با اجبار در اذهان جاي داد. پذيرش بدون اختيار، كمترين ارزش و فايدهاي ندارد؛ اما اين امر به آن معنا نيست كه هر فرد پس از قبول قرارداد اجتماعي بتواند هرگونه كه خواست در جامعه رفتار كند و لباس بپوشد. در هيچ كشور غربي نميبينيد زن و مرد در ادارهها و بانك و محل كارشان برهنه حضور يابند. چرا؟ مجبورند؟ خير! پذيرش قرارداد اجتماعي اين كار را وظيفهشان شمرده است.
ما به زنان غير معتقد به حجاب نميگوييم مقنعه و پوشيه سر كنند و چادر بپوشند؛ ولي ميتوانيم از آنها انتظار داشته باشيم چند ساعتي كه در مجامع عمومي حضور مییابند شئون اخلاق اجتماعي را مراعات كنند و اگر كسي خواست هنجارشكني كند مؤدبانه جلو او گرفته شود.