
درآمد
اخلاق علم به عنوان یکی از حوزههای اخلاق کاربردی به هنجارهای لازم در عرصه علم، تحقیق و پژوهش میپردازد و ناهنجاریهای اخلاقی را در این زمینه بیان میدارد. عدم توجه به معرفت علمی و تلاش دانشمندان، نادیدهانگاشتن ابزارهای لازم در کسب معرفت، استفاده ناصحیح از علم و ناآگاهی به کاربرد صحیح علوم، از جمله ناهنجاریهای حوزه اخلاق علم است.
به تعبیر دیگر در فعالیت علمی، چه در مقام تعلیم و چه تعلم، به گونهای تصمیم و قضاوت مطرح میشود و مسئله مسئولیت اخلاقی خودبهخود طرح میگردد. مسئولیت اخلاقی در عرصه علم و پژوهش با بایدها و نبایدهایی همراه است که اجتناب از آنها به عنوان ناهنجاریهای اخلاقی لازم است. دوگانههای اخلاقی در فعالیت علمی امری روشن است و اینجاست که مسئولیت اخلاقی خود را نشان میدهد. مواجهه با چالشهای اخلاقی و دوری از آنها امری است که از محقق منصف انتظار میرود.
مسئله یاد شده در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب بهگونههای مختلف خود را نشان میدهد. بحث توجه به علم و تولید دانش از مواردی است که نزد ایشان جایگاه ویژهای دارد. در بیانیه گام دوم نیز این امر خود را به صراحت نشان میدهد: «دانش، آشکارترین وسیله عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود توانست ثروت و نفوذ و قدرت دویستساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقبمانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوء استفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه دانش در بین خود اصرار میورزیم[i]».
فقره یادشده ناظر به اخلاق علم بوده و از بایستهها و نبایستههایی در این حوزه یاد میکند. اگر رسیدن به عزت و قدرت کشور، دستیابی به علم و دانش است و باید به جوشاندن آن در میان نهادهای علمی اقدام کرد، نقطه مقابل این نواندیشی، اجتناب از آسیبهای آن است. «آنها علم را پیش بردند- البته کار مهمّ و بزرگی بود- اما جدای از اخلاق و معنویّت بود و شد آنچه که شد. ما میخواهیم علم با اخلاق پیش برود[ii]». در منظومه فکری مقام معظم رهبری به روشنی میتوان به نواندیشی و اصول و مؤفههای آن در حوزه بایستهها و در مقابل از نبایدهای آن در حیطه نبایستهها رسید. رهبر انقلاب در گام اول انقلاب نیز در فرمایشات متعدد به مسئله اخلاق علم و هنجارها و ناهنجاریهای علمی توجه ویژه داشتهاند. نواندیشی علمی زمانی صورت میگیرد که دانشمند از شهامت و جرأت علمی برخوردار باشد و از تحجر و جمودگرایی فاصله بگیرد. این امر برای تحول علوم به خصوص در حوزه علوم انسانی ضرورت بیشتری دارد. توجه به نواندیشی علمی و جرأت و جسارت در طرح نظرات جدید برای اداره یک جامعه و کشور لازم است.[iii]
در عرصه نواندیشی علمی، توجه به بایستهها و ناشایستها امری ضروری است، تا با توجه به آنها شرایط تحقیق علمی در شرایط و فضایی باز برای محقق فراهم گردد. ضمن اینکه مسئله مرجعیت علمی که از دغدغههای رهبر معظم انقلاب ست، در گرو انجام این بایستهها و اجتناب از ناشایستهای اخلاق علمی است.
از دیگر ضرورتهای توجه به این مسئله، نکتهای است که مقام معظم رهبری برای مسئله تحول مدیریتی کشور مطرح کردهاند. ایشان تربیت متخصصین متعهد، خلاق، متخلق، ماهر و کارآفرین را از الزامات بایسته در این عرصه میدانند.[iv]
بایستگیهای اخلاق علمی
علم دارای ابعاد مختلفی است و از امور متعدد تأثیر میپذیرد و اخلاق یکی از حوزههای اثرگذار است. علم چه در بعد فردی و چه در ابعاد اجتماعی به عنوان یک نهاد، از اخلاق اثرپذیری دارد.«علم باید با اخلاق و ایمان همراه شود تا ما به همان چالهای که غرب در آن افتاد. نیفتیم[v]». اینکه در روایات بر علم نافع تأکید شده است، یکی از ابعاد نافع بودن آن میتواند اخلاقی بودن باشد. «علم با دین و اخلاق برای بشریت مفید خواهد بود. علم هر چه هم پیشرفت کند، اگر از اخلاق و دین فاصله بگیرد، به حال بشریت مفید نخواهد بود».[vi]
در منظومه فكری مقام معظم رهبری به امور مختلفی از بایستههای اخلاق علم و ناشایستها در این عرصه اشاره شده است. البته نمیتوان ادعا كرد كه ایشان به صراحت به موضوعات ناظر به بایدها و نبایدهای اخلاق علم اشاره كردند؛ بلكه به دلالتهای التزامی وكاهی تضمنی میتوان به این امور در بیان و بنان معظمله پی برد. به مهمترین این بایستهها با توضیحات مختصری اشاره میشود:
داشتن روحیه نوآوری و ابتکار عمل
تحول در حوزه علم به ویژه علوم انسانی نیازمند داشتن روحیه نوآوری است. نوآوری و ابتکار علم به عنوان یک امر بایسته اخلاقی در عرصه علمورزی محسوب میشود. بدون داشتن چنین روحیهای نمیتوان به تولید علم دست یافت. در واقع رشد علمی و رسیدن به جایگاه برتر علمی مستلزم نوعی خلاقیت و نوآوری است و از مهمترین ویژگیهای بایستگی در اخلاق علم محسوب میشود. این روحیه اخلاقی بایسته باید بخشی از انتظارات نهادهای آموزشی و پژوهشی کشور قرار گیرد. رهبر انقلاب در این زمینه میفرمایند: «علوم انسانی، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، علوم اقتصادی و مسائل گوناگونی که برای اداره جامعه و کشور بهصورت علمی لازم است، به نوآوری و نواندیشی علمی؛ یعنی اجتهاد، احتیاج دارد. ما اگر علم نداشته باشیم، اقتصادمان، صنعتمان، حتی مدیریت و مسائل اجتماعیمان عقب خواهد ماند[vii]».
خلاقیت و نوآوری از بایدهای مهم در حوزه اخلاق علم است. در مدیریت سازمانی از خلاقیت[viii] تعاریفی صورت گرفته که به هرکدام از معانی پایبند باشیم، میتواند در این بحث به کمکمان آید. برخی خلاقیت را «بهکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید[ix]» میدانند. پارهای آن را تلفیقی از ایدهها به شیوهای منحصر به فرد برای برقراری ارتباط غیر معمول بین ایدههای مختلف تعریف کردهاند.[x] عدهای نیز در تعریف آن گفتهاند: خلاقیت یعنی « نگاه به چیزهای معمولی و پیش پاافتاده و دیدن چیزهای فوقالعاده و غیر عادی در آنها[xi]». در فعالیتهای پژوهشی خلاقیت به هر سه میتواند به کار برود. خلاقیت و نوآوری[xii] درواقع استفاده حداکثری از فرصتها ولو با امکانات حداقلی است. تلاش علمی با این تعریف منجر به بهبود وضعیت علمی و تحقیقات پژوهشی خواهد شد. اگر عنصر تحجر در این میان پا بگذارد، درواقع از دست رفتن فرصت و شکل نگرفتن ایدههای نو و ابتکاری خواهد بود.
« آن روز که سهم «آزادی»، «اخلاق» و «منطق»، همه یکجا و کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیت علمی و تفکر بالنده دینی در جامعه و کلید جنبش«تولید نرمافزار علمی و دینی» در کلیه علوم و معارف دانشگاهی و حوزوی زده شده است[xiii]».
خلاقیت در حوزه علم به پویایی جامعه میانجامد. پیشرفت و دانایی در هر تمدنی مرهون فعالیت و خلاقیت علمی است و این امر سبب دگرگونی در جامعه را فراهم میآورد، اما تحجر جامعه را به محیطی بسته تبدیل کرده که مانع هرگونه تحول و پیشرفتی خواهد بود. انقلاب اسلامی وضعیت رکود و سکون و رخوت قبل از انقلاب را تغییر داد و با حفظ روحیه انقلابی میتوان به خلاقیت دست یافت: «روح انقلابی، هر چه در ملت زندهتر و پویاتر باشد، روح نوآوری و ابتكار و خلاقیت زندهتر خواهد بود؛ همچنان كه خود انقلاب هم نوآوری بزرگی بود[xiv]».
رهبر انقلاب در جای دیگر بر ضرورت تحول علمی با نگاه ابداع و نوآوری داشتن بیان میدارند: «تولید علم یعنی شکستن مرزهای علم و پیشرفت کردن، با تحصیل علم و تبحر در علم تفاوت دارد. ما اولی را نیاز داریم؛ دومی کافی نیست. نگاه اسلام به انسان، علم، زندگی بشر، جهان طبیعت و عالم وجود، نگاهی است که معرفت نوینی را در اختیار انسان میگذارد. این نگاه مبنای تحقیقات علمی در غرب نبوده است[xv]». این امر در زمینه علوم انسانی ضرورت بیشتری دارد: «ما در زمینه علوم انسانی، نیاز به تحقیق و نوآوری داریم. مواد و مفاهیم اساسیای هم که بر اساس آن، علوم انسانی را میتوان شکل داد و تولید و نوآوری کرد، در فرهنگ عریق و عمیق اسلامی ما وجود دارد[xvi]».
مشورت با افراد باتجربه در حل مسائل علمی
رشد علمی و پیشرفت بشر در حوزه علوم و فنون مرهون تلاش دانشمندان بوده و هیچ متفکری در عرصه کشف و اختراع و طرح نظریه و ابداع و ابتکار از تلاش اندیشمندان دیگر بینصیب نبوده است. تحقیقاً هر اندیشهای بر بستر تفکر قبل استوار بوده و محصول هماندیشی و برخورداری از تجارب دیگران است. بنابراین از نظر اخلاق علم، استفاده از دستاوردهای دیگران و مشورتخواهی برای رشد و توسعه علم امری پسندیده و نقطه مقابل آن یعنی تکروی و عدم استفاده از اندیشه دیگران مذموم است. این نکته نیز مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده و ایشان جهادگران علمی را به مشورت از افراد باتجربه فرا میخوانند.[xvii]
اعتماد به استعدادهای داخلی
تکیه و اتکا به نیروهای بومی نیازمند روحیه باور به توان داخلی است. از نظر اخلاقی خودآگاهی و شناخت ظرفیت درونی و استعدادهای فردی کاری نیکو و نقطه مقابل آن خودباختگی و نادیده انگاشتن استعدادهای درونی امری مذموم است. فراتر از ابعاد فردی در حوزه اجتماعی نیز مسئله خودباوری و توجه به استعدادهای ملی و بومی نهتنها امری مورد پسند، بلکه راز توسعه و رشد ملی نیز در گرو آن است. از نظر اخلاق علم توجه به استعدادهای فردی و اجتماعی در رشد پژوهش و علم از بایستههای ضروری است. رهبر انقلاب ناظر به همین امر میفرمایند: «استعداد ما ایرانیها در زمینههای علمی، در دنیا اثبات شده و از طرق مختلف، تحقیق و بررسی شده است و از نظر من، قطعی است. در پیشرفتهترین دانشگاههای دنیا، عنصر ایرانی از متوسط استعدادهایی كه در آن دانشگاه بوده، سطحش بالاتر است؛ یعنی متوسط استعدادِ ایرانی از متوسط استعداد جهانی، سطحش بالاتر است[xviii]».
توجه به استعدادهای داخلی نوعی توجه به فرهنگ بومی و ملی است: «پیشرفت علمى، بایستى با نگاه بومى و تكیه به فرهنگ خودمان باشد- فرهنگ ما یعنى اسلام و مواریث ملىِ پسندیده ما- و نیز ناظر به نیازهاى كشور. این، بایستى مجموعه حركت علمى ما را تشكیل بدهد. ممكن است بعضى خدشه كنند كه مگر میشود؟ ما باید این باور را پیدا كنیم- همانگونه كه بعضى آقایان فرمودند- میتوانیم. بدانیم كه وقتى حركت انجام گرفت، امید رسیدن به موفقیت وجود دارد[xix]».
ایجاد اعتماد و خودباوری درفضای آموزشی
خودباوری یا همان اعتماد به نفس از عناصر مهم اخلاقی است که با برخورداری از این عنصر، شخص و در بعد اجتماعی، جامعه میتواند به عزت و رستگاری دست یابد.
در گذشته بیگانگان جهت فرمانروایی و تسلط بر ما شعار«ما نمیتوانیم» را به جامعه تزریق و تلقین کرده بودند. بنابر نظر ایشان ما نیز با از دست دادن روحیه خودباوری به آنها وابسته و دچار خودباختگی شدیم، جرأت انجام هر کار علمی را از ما گرفتند، با القائاتی که از جانب آنها به ما شده بود، تصور میکردیم ما توانایی کشف و تولید هیچ علمی را نداریم علم هم محدود و محصور در همانچیزی است که آنها بهصورت ترجمهای و با انتخاب خودشان در اختیار ما قرار میدهند. بنابراین ما باید با دور نمودن این خودباختگی از خودمان، روحیه خودباوری و اعتماد به نفس احیاء شده در جوانان را تقویت کنیم تا با برداشتن گامهای بلند در عرصههای گوناگون تولید علم، با درک ارزش کارهای بنیادی و با انتخاب بهترین و مفیدترینها و با صبر و استقامت به تولید علم بپردازند.
«نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست[xx]».
ایشان درباره اصل خوباوری و نتیجه مقابل آن یعنی خودباختگی میفرمایند: «راز حرکت و پیشرفت هر ملتی به سمت عروج معنوی و مادی همین است. اول باید به خود ایمان بیاورد و خودباختگی را کنار بگذارد. اگر به خود اعتقاد پیدا کرد و احساس نمود که آقابالاسری از ملتها و دولتهای بیگانه نیاز ندارد و خود را در مقابل آنها کوچک و حقیر و ناچیز نداند، راه پیشرفت در مقابلش باز می شود[xxi]».
ایشان «نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی، فعالیت متراکم و انبوه» را «علاج کار پیشرفت علمی کشور» و مخاطب آن را نیز اساتید معرفی کردند.[xxii]
امید به آینده
نگاه مثبت و امیدوارانه به زندگی و ترسیم آینده روشن از زندگی از علائم پویایی زندگی بوده و این امر در عرصه اجتماعی سبب نشاط و کارآمدی جامعه میشود. جامعهشناسان خوشبینی به آینده زندگی را از نشانههای پیشرفت اجتماعی میدانند. رهبر معظم انقلاب هم در بیانیه گام دوم و هم در سخنرانیهای متعدد نسبت به امید داشتن از وضعیت روشن و مثبت در آینده برای مردم ایران تأکید داشتهاند. ایشان، گسترش امید در جامعه را وظیفه نخبگان دانسته و بر افزایش این روحیه در میان اندیشمندان و جوانان دانشگاهی اصرار میورزند. این روحیه در کارهای علمی که یک بایسته اخلاقی محسوب میشود، مایه پیشرفت کشور خواهد بود. رهبر انقلاب القای ناامیدی برای کند کردن حرکت کشور را گناهی بزرگ میدانند. در دیدار با نخبگان ورزشی در این زمینه میفرمایند: «من... با ناامید شدن بهشدّت مخالفم...؛ در مقابل مشکلات اگر بنا بود ناامید بشویم، نسلهای قبل از شما اصلاً حرکتشان متوقّف میشد و ما امروز باز در همان دوران طاغوت و انجماد و عقبماندگیِ وابستگی و فساد بودیم. ناامید نباید شد؛ برای شمای جوان هیچ چیزی نباید موجب ناامیدی بشود. این کشور هم همان کشوری است که از یک وضع بهشدّت تأسّفبار به اینجا رسیده که شمای جوان... میتوانید نخبه بشوید، میتوانید به قول خودتان برچسب نخبگی به خودتان بزنید!... کشور به اینجا رسیده؛ این را قدر بدانید و ناامیدی سمّ است؛ این را بدانید. هیچ بهانهای مجوّز ناامیدی نمیشود[xxiii]».
در بیانیه گام دوم هم به صراحت از این عنصر مهم اخلاقی سخن میگویند: «توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته و میدارم... شما جوانان باید در شکستن این محاصره تبلیغاتی پیشگام باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید، ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است[xxiv]».
ایجاد روحیه پژوهش و جویندگی در دانشگاهها
در اخلاق علم از بایسته مهمی به نام روحیه کنجکاوی و پژوهش سخن به میان میآید. بدون برخورداری از این روحیه نمیتوان به تحقیق دست زد. لازمه توسعه اقتصادی و اجتماعی در هر کشوری، پژوهش است.
از نظر آیتالله خامنهای برخورداری از روحیه پژوهش برای پیشرفت علمی امری ضروری است. پژوهش، پایه و لازمه قطعی پیشرفت همهجانبه و اقتدار هر ملتی است و تنها با دستیابی به قدرت و اقتدار است که میتوان از هویت و حیثیت و استقلال و عزت یک ملت در مقابل زورگویان و مستکبرین حفاظت کرد و منافع ملی را حفظ نمود. «علم، پایه پیشرفت همهجانبه یک کشور است[xxv]».
داشتن شجاعت علمی
نو اندیشی علمی و دوری از جمودگرایی، همانگونه که نیازمند ساختارشکنی و معلومات گسترده است، جرأت و شهامت علمی نیز از لوازم آن میباشد. «برای نوآوری علمی که در فرهنگ معارف اسلامی از آن به اجتهاد تعبیر میشود دو چیز لازم است: یکی قدرت علمی و دیگری جرئت علمی...[xxvi]». شجاعت علمی برای تحول علوم و از جمله علوم انسانی شرط ضروری است.[xxvii] «قدرت علمی» بدون «جرأت علمی» موجب حرکت کاروان علم و پیشرفت علمی جامعه نمیشود. بنابراین برای پیشرفت علمی کشور، «قدرت علمی» باید توأم با «جرأت علمی»[xxviii] و خطرپذیری باشد. ترس از عدم موفقیت نباید مانع از ورود کسی به عرصههای مختلف علمی بشود؛ چرا که جرأت و گستاخی و نهراسیدن از عدم موفقیت، میتواند عامل بسیار مهم موفقیت در زمینههای مهم علمی باشد.[xxix]
نقد منصفانه و عالمانه
نقد به جهت رشد علمی از بایستههای اخلاقی است. داشتن روحیه نقاد که خود نیازمند وسعت روحی انسانهاست، در رشد علمی تأثیر چشمگیری دارد. از مطالبات مهم رهبری و از نیازمندیهای ضروری جامعه امروز ما در زمینه تحول علوم، رویکرد نقادانه و تحولمحور در عرصههای گوناگون علمی جهت حذف رویکرد منفعل حاصل از عصر مدرنیته حاکم بر دانشگاهها و سایر مراکز علمی کشور است.[xxx]
بنابر نظر ایشان منابع معرفتی یکی از بهترین روشهای علمی است که در این زمینه کارآیی مهمی داشته و میتوانند ما را در تحلیل، نقد، رد و پذیرش نظرات علمی یاری رساند. بنابراین اگر«روش عقلی، استدلالی و نقلی» را به عنوان بایدهای مهم علمی دانسته[xxxi]و در مباحث علمی از آن بهره ببریم روحیه نقادی بسیار قوی پیدا میکنیم، با توانمندی هرچه بیشتر به نقد نظریات دیگران پرداخته و اقدام به صدور نظریاتی مینماییم که نه تنها از پشتوانه کامل استدلالات عقلی و منطقی برخوردار هستند؛ بلکه برخی از نظریات فاقد استدلالات عقلی و نقلی شبههبرانگیز که موجب تخریب اذهان دیگران میشوند را مورد نقد قرار بدهند.[xxxii]
تحمل و مدارا در عرصه پژوهش
چنانچه اشاره شد تحقیق علمی وابسته به استفاده از نظر دیگران است. در نظریهپردازی علمی باید تحمل شنیدن حرف مخالف را داشت و انتقادپذیر بود. مدارا در عرصه پژوهش کلید موفقیت رشد علمی است. در این میان ضمن استفاده از نظرات دیگران بردباری در شنیدن صدای مخالف دیدگاه صاحب نظر نیز مطرح میشود. الزاما صبر در پژوهش علمی به معنای پذیرفتن سخن منتقد و مخالف نیست. اگر فرصت و حوصله برای تحمل و شنیدن سخن دیگری نباشد، جزم اندیشی و تحجر علمی شکل میگیرد. آزاداندیشی علمی نیز محصول تحمل و مداراست. ادعای آزاداندیشی از سوی افراد و مکاتب مختلف صورت میگیرد، اما جدای از این ادعاها دین اسلام به معنای واقعی کلمه هم دین تفکر و تعمق است و هم دعوت به آزاد اندیشی در آن شده و برای حل مشکلات حیات بشری بهترین و مناسبترین راهکارها را ارائه میدهد.[xxxiii] آزادی اندیشه سبب رشد و شکوفایی استعدادها شده و در پرتو آن علم به جوشش درآمده و بر پایه علم، همه بنیانهای اجتماعی نوسازی میشود.[xxxiv] فرهنگ آزادی بیمهار و خودخواهانه غربی عملا به انحصار علمی انجامیده و این با ادعای آزادی اندیشه و بیان کاملاً ناسازگار است. حال آنکه انقلاب اسلامی آزادی اندیشه را به عنوان رکن اساسی در منطق مباحث علمی مطرح میکند: «من عمیقاً متأسفم که برخی میان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزهگویی و کفرگویی»، طریق سومی نمیشناسند و گمان میکنند که برای پرهیز از هریک از این دو، باید به دام دیگری افتاد. حال آنکه انقلاب اسلامی آمد تا... در آن، «آزادی بیان»، مقید به «منطق و اخلاق و حقوق معنوی و مادی دیگران» و نه به چیز دیگری[xxxv]» فضای علمی کشور امروزه به شدت به تفکّر آزاداندیشانه نیاز دارد که در پرتو آن میتوان به توسعه فرهنگ و علم و گسترش آنها دست یافت.
استفاده از دانشهای روز با نگاه نقادانه
رویکرد نقادانه و تحولخواه از نیازمندیهای ضروری جامعه امروز ماست، ما باید بتوانیم رویکرد منفعلی را که بهطور کلی محصول مدرنیسم است از بین ببریم و چنین چیزی از نظام دانشگاهی ما حذف شود.
معظمله، این رویکرد را از الزامات پیشرفت علمی کشور دانسته و معتقدند که باید با نگاه نقادانه به ارزیابی آن علوم پرداخت که آیا قابل پذیرش هستند یا خیر؟ ایشان در مورد استفاده از علوم غربیها فرمودند: «نظریههای جامعهشناسی غرب، مثل قرآن برای بعضیها معتبر است؛ از قرآن هم معتبرتر؛ چرا؟ بنشینید فکر کنید؛ نظریهپردازی کنید. از موجودی این دانشها در دنیا استفاده کنید؛ بر آن چیزی بیفزاییم و نقاط غلط آن را برملا کنیم. این از جمله کارهایی است که جزو الزامات حتمی پیشرفت است[xxxvi]».
استفاده از میراث علمی فرهنگی داخلی
یکی از مهمترین عوامل مهم رشد جامعه اسلامی استفاده از میراث علمی گذشتگان آن جامعه است. این مهم، جامعه رشد یافته را از جامعه فاقد رشد یا جامعه منحرف از مسیر رشد متمایز میکند. بر همین اساس رهبر انقلاب نیز بر استفاده از میراث علمی و فرهنگی گذشتگان تأکید دارند: «ما در بخشی از رشتههای علوم انسانی قرنها جلوتر از دنیا هستیم. چرا اینها را دنبال نکنیم؟ ما در برخی از رشتههای علوم انسانی خیلی سابقه داریم. بعضی از علوم انسانی دیگر هم اگرچه از غرب آمده، امّا خمیرمایه آن، عقلانیت، تجـربهگرایی، تفکر و روح ایـرانی- اسـلامی است، اروپـای خـرافاتی نمیتوانست، اقتصاد، مدیـریت، روانشناسی و جامعهشناسی را به این شکل تنظیم کند. این، سوغات تفکر علمگرایی و تجربهگرایی شرق و عمدتاً ایران اسلامی بود که در آنجا به تحول منتهی شد[xxxvii]».
انجام پژوهشهای علمی هدفدار
همانگونه که انجام کارهای بیهدف در امور مختلف زندگی كاری ناپسند است، در عرصه علم و پژوهش نیز باید به فعالیتهای هدفمند تن داد. انجام پژوهشهای هدفدار و مورد نیاز کشور از مواردی است که رهبر انقلاب بر آن تأکید مینمایند. ایشان تنها راه دستیابی کشور به نقطه پیشرفت مطلوب، را گسترش دانش و پژوهش در راستای تحقق نیازهای اساسی کشور میدانند.[xxxviii]
از نگاه ایشان تحقیق و پژوهش در کشور، نیاز به دقت و اهتمام زیادی دارد[xxxix] همچنین مسأله مدیریت تحقیقات، جزء کارهای بسیار اساسی است که باید حتماً مورد توجه قرار گیرد.[xl] به این نحو که تحقیقات را با توجه به نیازهای حال و آینده کشور، هدفدار کنیم.[xli] یعنی پس از شناسایی نیازهای اساسی کشور، تحقیقات و پژوهشها را به همان سو سوق دهیم و پژوهشهای بیطرف را از دایره کار خارج کنیم.[xlii]
نبایستگیهای اخلاق علمی
در كنار بایستههای ذكر شده باید به ناشایستها و ناهنجاریهای عرصه اخلاق علم توجه شود. در مقابل عمده مواردی كه در این تحقیق به آنها اشاره شد، ناهنجاریهای اخلاقی علم مطرح هست. رهبر انقلاب گاهی به صراحت به این ناشایستها اشاره میكنند. مواردی مانند عدم تقلید از دیكران، عدم توقف در حركات علمی، مرعوب نشدن نسبت به تحقیقات دیگران، جولانگاه سیاسی قرار ندادن محیطهای علمی و... مواردی هستند كه ایشان به عنوان ناهنجاری در حوزه علم و پژوهش از آنها یاد كردهاند. توضیح تفصیلی این امور نیاز به فرصت و مجال مستقلی دارد.
نتیجه
توجه به علم و پژوهش از منظر اخلاق در تراث اسلامی سابقه طولانی دارد؛ اگرچه امروزه در شاخهای از اخلاق پژوهش و یا به طور مستقل، از اخلاق علم و علمی سخن به میان میآید؛ اما میتوان ابعاد و جلوههای مباحث امروزین را در روایات و اندیشههای متفكران مسلمان جستجو كرد. این امر در منظومه فكری مقام معظم رهبری به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. در بیانیه گام دوم اشارهای به این امر صورت گرفت. از آنجا كه بیانیه حكم منشور و مانفیست انقلاب اسلامی در چهل سال دوم عمر مبارك خود را دارد، با توجه به منظومه فكری رهبر انقلاب، به اجمال به برخی از مهمترین آنها در این مجال اشاره شد. لازم است به طور تفصیلی به هریك از موارد یاد شده با توجه به مبانی اندیشهای مقام معظم رهبری پرداخته شود.
پینوشتها:
[i] . بیانیه گام دوم: 22/11/1397.
[ii] . سخنرانی: 19/6/1376.
[iii] . سخنرانی: 9/12/1379.
[iv] . سخنرانی: 29/7/1389.
[v] . سخنرانی: ۲۵/۰۶/۱۳۸۵.
[vi] . سخنرانی: ۲۵/۰۶/۱۳۸۵.
[vii] . سخنرانی: 9/12/1379.
[viii] . creativity.
[ix] . صمدآقایی، خلاقیت جوهره کارآفرینی، ص 13.
[x] . مقیمی، سازمان و مدیریت، ص 129.
[xi] . احمدی مقیم، كارآفرینی، ص 25.
[xii] . Innovation.
[xiii] . سخنرانی: 16/11/1381.
[xiv] . سخنرانی: 14/3/1387.
[xv] . سخنرانی: 26 / 9/ 1383.
[xvi] . سخنرانی: 8/ 8/ 1382.
[xvii] . سخنرانی: 3/7/1387؛ 2/6/1390.
[xviii] . سخنرانی: 13/7/1385.
[xix] . سخنرانی: 3/7/1387.
[xx] . سخنرانی: ۱۳/۰۷/۱۳۸۵.
[xxi] . سخنرانی: 11/12/1373.
[xxii]. سخنرانی: 13/7/1385.
[xxiii] . سخنرانی: 16/5/1398
[xxiv] . سخنرانی: 22/11/1397.
[xxv] . سخنرانی: 14/11/1390.
[xxvi]. سخنرانی: 9/12/79.
[xxvii]. سخنرانی: 13/7/1385.
[xxviii]. سخنران: 9/12/ 1379 .
[xxix]. سخنرانی: 25/6/1386، و نیز: 27/2/1388.
[xxx]. سخنرانی: 27/2/1388.
[xxxi]. سخنرانی: 2/8/1382 .
[xxxii]. سخنرانی: 17/3/1373.
[xxxiii]. سخنرانی: 11/6/1384.
[xxxiv]. سخنرانی: 3/3/1384.
[xxxv] . نامه: 5/6/1387.
[xxxvi]. سخنرانی: 27/2/1388؛ و نیز: 9/12/79.
[xxxvii]. سخنرانی: 12/6/86، و نیز: 29/19/1384.
[xxxviii]. سخنرانی: 25/4/1386.
[xxxix]. سخنرانی: 13/7/1385.
[xl]. سخنرانی: 8/8/1385.
[xli]. سخنرانی: 20/8/1394.
[xlii]. سخنرانی: 20/3/1397.