
مقدمه
بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی»، از جهت مباحث کلامی به دو روش قابل بحث و پیگیری است؛ از جهت حضور عناصر و کلیدواژههای کلامی در بیانیه و نیز از جهت تکیه به مباحث و مبانی کلامی که عمدتاً به عنوان پیشفرضهای الهیاتی بیانیه محسوب میشوند. در شکل اول با مطالعه منشور یادشده میتوان به اصطیاد این مفاهیم پرداخت و در قالب دوم با مطالعه و کاوش عمیقتر هم در خود بیانیه و هم اصل انقلاب اسلامی میتوان به مفاهیم بنیادی ناظر به مباحث کلامی دست یافت. در هر دو جهت دانش کلام به عنوان دانش بنیادی و پیشنیاز اصلی در تحلیل هم بیانیه و هم بنیادهای انقلاب اسلامی، از ظرفیتهای بسیاری برخوردار است.
در این تحقیق صرفاً مهمترین آموزههای کلامی از حیث درونمتنی در بیانیه بیان میشوند.
توجه به اصل دین
دین اگرچه در ادبیات دینپژوهان با تعاریف متعدد و گاه متعارضی مواجه است، اما از نظر اندیشمندان اسلامی و بر اساس نگاه قرآنی، دین ناظر به ادیان الهی است. به همین جهت مقام معظم رهبری نیز در منظومه فکری خود، دین را به معنای قرآنی[1] آن یعنی اسلام و سرسپردگی تعریف میکند.[2] اسلام به این معنا «دین توحید است و توحید یعنی رهایی انسان از عبودیت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هرکس به جز خدا[3]». ایشان در جایی دیگر دین را به معنای معرفت و شناخت نسبت به مسائل مختلف، تعریف کردهاند.[4]
رهبر معظم انقلاب در بیانیه درباره اصل حضور و توجه به دین به واسطه انقلاب اسلامی آوردهاند: «رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی به ویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد.[5]» در تعابیر خود متفکران غربی عصر جدید، عصر بیدینی و مرگ خدا معرفی شده است اما به برکت انقلاب و حضور جمهوری اسلامی، دین احیا شد و انزوای دین به حضور پررنگ آن و معنویت در جهان معاصر منجر گشت. این امر به تعبیر مقام معظم رهبری خود «معجزهای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی[6]» است.
در همین بخش باید به این نکته اشاره کرد که سکاندار انقلاب اسلامی در آستانه ورود به چهل سالگی دوم انقلاب، اصول و مبانی انقلاب را دارای سه ویژگی میدانند: فطری، جهانی و درخشان بودن که همیشه زنده بوده و دین و دنیا را در کنار هم برای زندگی میخواهد.[7] این شعارها به هویت دین باز میگردد. دینداری با این ویژگیها سبب میشود هیچگاه غبار کهنگی بر آن نیفتد و همواره پویا و زنده باشد. این خود راز جاودانگی دین اسلام و جامعیت آن است. به همین خاطر مقام معظم رهبری این انقلاب را با ویژگیهای دینمداری آن که ناظر به فطری و جهانی و درخشان بودن آن است، پویا و فعال دانسته و مقابل کلیشههای موجود غربی ایستادگی میکند و قامت برافراشته خود را به رخ همگان میکشد.[8]
ایمان و معرفت اسلامی
دین غیر از معرفت دینی است. برنامه جامع برای زندگی است؛ اما معرفت دینی، شناختی است که با مراجعه به منابع دینی و بهصورت روشمند، برای عالِم دین حاصل میشود.
معرفت دینی و آگاهی متدینان از مقولات دینی، با مراجعه به منابعی صورت میپذیرد. در نگرگاه مقام معظم رهبری منابع معرفت دینی عبارتند از: عقل و وحی.[9] مراجعه به این منابع ضروری است.[10] باید اصول و پایههاى اصلى را از این منابع اتّخاذ كنیم.[11] با توجه به این توضیح، انقلاب اسلامی برآمده از این منابع معرفتی است و مردم مسلمان ایران از چنین معرفت و ایمانی برخوردارند.
رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم ناظر به این امر بیان میدارند: «هیچ تجربه پیشین و راه طی شدهای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه بزرگ امام خمینی(ره) به دست نیامد؛ و این نخستین درخشش انقلاب بود.[12]»
ایمان دینی برآمده از معرفت عمیق اسلامی در مردم انقلابی ایران رمز شکلدهی به این نظام و در آینده ماندگاری آن خواهد بود: «مهمترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است[13]».
عنصر عقلانیت
عقلانیت، مدل یکسانی ندارد. قطعاً میان عقلانیت موجود در فضای غرب با آنچه در جهان اسلامی مطرح است، تفاوت مبنایی وجود دارد. در میان متفکران اسلامی نیز نگاه یکسانی مطرح نیست. آنچه که اندیشمندان امامیه به عنوان عقلانیت میپذیرند، عقلانیت در خدمت وحی است. این مدل از عقلانیت در حوزه علوم انسانی تولیداتی متفاوت از علوم انسانی غربی خواهد داشت.
رهبر معظم انقلاب درباره عقلانیت در انقلاب اسلامی بیان میدارند: «انقلاب عظیم اسلامی ما ناشی ازژ یک عقلانیت بود، بنابراین عقلانیت گاهی منشاء چنین تحولات عظیمی است.[14]».
مفهوم عقلانیت با خوانش و قرائت اصیل اسلامی در انقلاب اسلامی خود را در قالب اندیشههای متفکرانی چون امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره)، استاد مطهری(ره)، استاد جوادی آملی، استاد مصباح یزدی و شخصیتهای بزرگ دیگر همچون خود مقام معظم رهبری نشان داد. این مدل عقلانیت هم در برابر عقلانیت جدید غربی موضع دارد و هم در برابر نگاه سلفی و ضد عقلانی از نوع شیعی و سنی آن. دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی در پرتو عقلانیت اسلامی و اجتهادی صورت خواهد گرفت. تقابل اسلام و استکبار که در بیانیه آمده، با عنصر عقلانیت قابل ترسیم و تصویر است؛ «پس آنگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سهقطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه جدید «اسلام و استکبار» پدیده برجسته جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد[15]».
در بخشی از بیانیه درباره عنصر عقلانیت اینگونه آمده است: «برای همهچیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثناست؛ آنها هرگز بیمصرف و بیفایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچیک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دورهای بدرخشد و در دورهای دیگر افول کند[16]».
جامعهپردازی و تمدنسازی دو عنصر مهم «کلام سیاسی»
«كلام سیاسى» یكى از واقعیتهاى اندیشه سیاسى اسلام است. كلام سیاسى شاخهاى از علم كلام محسوب مىشود و از این رو تابع ویژگىها و خصایص علم كلام خواهد بود. در مباحث کلام سیاسی یکی از مقولات مهم مسئله نظامسازی و جامعهپردازی است. این امر به مسئله قلمرو دین و انتظار بشر از دین باز میگردد. رهبر معظم انقلاب که از مدافعان جدی جامعیت دین بوده، معتقدند دین در تمام عرصههای زندگی انسان اعم از دنیوی و اخروی حضوری فعال داشته و برای همه آنها برنامه ارائه مینماید؛ چرا که رسالت دین توجه به همه ابعاد و زوایای زندگی هر دو عالم انسان است.[17] ایشان حضور دین در زندگی دنیوی انسان را از مهمترین امتیازات آن دانسته و همچنین یکی از تفاوتهای مهم آن را با اسلام سکولار و مسیحیت، در عزلتنشینی، انزواگرایی و کنارهگیری آن از زوایای زندگی انسان و عدم توجه به سایر مسائل زندگی میدانند.[18] اگر رویکرد اینچنینی به حضور دین در اجتماع داشته باشیم، نمیتوان از تشکیل حکومت و جامعهپردازی در حکومت دم نزد. به همین جهت یکی از محورهای اساسی در بیانیه گام دوم همین مسئله است. انقلاب اسلامی «اینک وارد دوّمین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است[19]». در این مرحله مبتنی بر مبانی الهیاتی متخذ از کتاب و سنت به جامعهپردازی پرداخته میشود.
در فقره دیگری از بیانیه نیز ناظر به نظامسازی، از نظام انقلابی یاد میشود که مبتنی بر پذیرش قلمرو حداکثری دین به دفاع از دین و حضور دین در مناسبات اجتماعی میپردازد: «انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّه نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند[20]».
ترسیم مدل نظام اسلامی
در عصر غیبت با پذیرش اصل حضور فقیه در عرصه اجتماعی، به چه شکلی باید تن به حکومت داد؟ میان متفکران اسلامی در اینباره اختلاف نظرهایی وجود دارد. مدل ولایت فقیه از نوع حسبه، یا ولایت عامه فقها و ولایت مطلقه فقیه، از نظرات رایج در این زمینه است. ترسیم مدل حکومتی از جنس جمهوری اسلامی یا مردمسالاری دینی در منظومه فکری امام خمینی(ره) و در ادامه آیتالله خامنهای از بهترین الگوهای حضور فقیه در مناسبات اجتماعی دین میباشد. مقام معظم رهبری ناظر به همین بخش در بیانیه اشاره میفرمایند: «انقلاب... در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد[21]». در بخش دیگری از این بیانیه ناظر مدل حکومتی در ایران بعد از انقلاب آمده است: «انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه بزرگ امام خمینی(ره)، به دست نیامد و این نخستین درخشش انقلاب بود.[22]»
سبک زندگی مبتنی بر مبانی اسلامی
از مسائل مورد توجه در بیانیه، مسئله سبک زندگی است. مقام معظم رهبری از رواج سبک زندگی غربی گلایه جدی داشته و تغییر در وضع موجود و ایجاد سبک زندگی دینی اسلامی را وظیفه جوانان دانستهاند. ایشان در بیانیه ناظر به این امر، آوردهاند: «تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی، زیانهای بیجبران به کشور و ملت زده است؛ مقابله با آن جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که چشم امید در آن به جوانهاست[23]» اگرچه اصل مسئله ناظر به مباحث اخلاقی و اجتماعی است، اما تکیهگاه سبک زندگی اسلامی حضور پررنگ مفاهیم کلامی مانند باور به مبدأ و معاد، ولایت و امامت و وحی، در باور به مبدأ پذیرش صفات الهی مانند ناظر و بصیر و سمیع بودن و... است.
تربیت انسان صالح که از دغدغههای مهم رهبر معظم انقلاب است، از اهداف اصلی دین اسلام به شمار میرود.[24] نظام اسلامی با پذیرش مبانی الهیاتی خود میتواند انسانهایی متدینِ انقلابی با گرایش به دین و معنویت، در راستای تحقق جامعهای نمونه قرآنی و اخلاقی تربیت نماید[25] که ساکنان آن جامعه بهدور از هرگونه رذایل اخلاقی در تحقق سبک زندگی اسلامی مبادرت نمایند.[26]
معنویت دینی
امروزه عدهای اصل معنویت را به عنوان نیاز ضروری بشر پذیرفته، اما با فاصله گرفتن از دینمداری و شریعتپذیری از معنویت منهای دین سخن میگویند؛ اما رهبر معظم انقلاب، از اصل انقلاب به عنوان مهمترین مقوله برای تأیید و تقویت معنویت دینی یاد کرده و آن را در دوران معاصر به عنوان پدیدهای معجزهآسا میدانند.[27] انقلاب اسلامی معنویت را در دوران معاصر احیا کرد. شهدای دفاع مقدس و بعد از آن، نشاندهنده انسانهای مؤمن و معنوی هستند.[28] باید به دنبال تربیت نیروی انقلابی و متدین، جهت تحقق یک جامعه نمونه و الگوی قرآنی از لحاظ اخلاق، معنویت، سیاست و... بود.[29]
ایشان در بیانیه گام دوم ناظر به این امر بیان میدارند: «معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است... معنویّت و اخلاق، جهتدهنده همه حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادّی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادّی، جهنّم میآفریند.[30]»
البته باید به تلاش دشمنان برای حذف معنویت در جامعه هم توجه جدی داشت: «ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روز افزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را به چشم خود میبینیم.[31]»
تمدن نوین اسلامی و مؤلفه علم دینی
تمرکز و توجه به تمدن نوین اسلامی برخی مقولات کلامی را با خود به همراه دارد. از ارکان و مؤلفههای اساسی در تمدن مسئله علم است. رابطه علم و دین، تولید علم دینی، تحول در علوم و به خصوص علوم انسانی از جمله الزامات ایجاد تمدن نوین است. موضع مبنایی نظام در برابر غرب مدرن، در عرصه علم عمدتاً ناظر به تاثیر ارزشهای الهی بر علم و اخذ مبانی دینی در این حوزه است. انقلاب اسلامی که داعیه مقابله با مبانی فکری غرب مدرن را دارد، در عرصه علم و مبانی حاکم بر علم نیز دیدگاههایی متفاوت و تازهای نسبت به جریانهای حاکم بر فضاهای علمی جهان دارد که از حالت کلیشهای و کهنگی فاصله گرفته و مدعای حضور دین و مبانی دینی در عرصههای علمی نیز است. رهبر معظم انقلاب ناظر به همین امر بر ایجاد تمدن نوین اسلامی در بیانیه بیان میداند: «دهههای آینده، دهههای شماست و شمایید که باید کارآزموده و پرانگیزه از انقلاب حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی ... نزدیک کنید[32]».
مسئله علم دینی اگر چه با عنوان مستقل در متن بیانیه نیامده، اما تقابل جدی نگاه علم در انقلاب با آنچه در غرب میگذرد، بیانگر طرح و پذیرش علم دینی است. «دانش، آشکارترین وسیله عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویستساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقبمانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه دانش در میان خود اصرار میورزیم.[33]»
این امر به خصوص خود را در علوم انسانی نشان میدهد: «علوم انسانی، دو سه قرن است که در دنیا ابداع شده و اشخاصی روی آن فکر کردهاند، مسائلی را به وجود آوردهاند؛ بعضی هم که [ابداع آنها] به قرن نمیرسد، چندین دهه است که دارند روی آن کار میکنند؛ یعنی بهاصطلاح چیزهایی جزو علوم مختلف انسانی هستند که برای ما حکم واردات را پیدا میکند؛ حالا غیر از فلسفه و ادبیات و... که مربوط به خود ماست، سرفصلهایی تولید شده، روی آن کار شده، فکر شده، نقد شده، چند لایه ردّ و بدل شده، این کارها انجام گرفته، ما حالا میخواهیم وارد بشویم و این مسائل را از آن ریشه بهاصطلاح غیردینی یا بعضاً ضدّدینی آن جدا کنیم و به یک منشأ قرآنی و یک منشأ دینی و وَحیانی متّصل کنیم.[34]»
مهدویت کلید واژه مهم کلامی بیانیه
یکی از مفاهیم بسیار مهم در این بیانیه مفهوم مهدویت و باور به آینده درخشان ظهور فراگیر دین اسلام در دولت مهدوی است.
در مقوله مهدویت با جریانهای مختلفی سر و کار داریم. اما جریانی که مقام معظم رهبری از آن دفاع میکنند، بر اساس آموزههای اصیل دینی بحث حیات امام زمان(ع) و حضور آن حضرت بر اعمال و رفتار ما و مهمتر از همه مسئله انتظار فعال و پویاست. در این بعد ناامیدی و یأس به هیچوجه قابل قبول نبوده و اقدامات عملی در راستای ایجاد امید با پذیرش حکومت دینی معنا مییابد. آیندهنگری و آیندهسازی از مقولههای قابل توجه در بیانیه است که با باور به مسئله مهدویت به این مقوله کاملا ً فعال و پویا مینگرد.
ممکن است کسی باور به امامت و ولایت امام معصوم(ع) در عصر غیبت داشته باشد، اما آن را مانند نگاه اخباریگری و انجمن حجتیه تفسیر کند. اما در نگرگاه مقام معظم رهبری به مانند حضرت امام خمینی(ره)، غیبت حضرت مهدی(عج) دلیل بر عدم اجرای احکام دینی در حوزههای فردی و اجتماعی نمیشود. پذیرش حضور دین در مناسبات اجتماعی بدون تشکیل حکومت در عصر غیبت معنا ندارد. از این جهت ایشان در منشور صادره به اصل این امر در پرتو تمدن نوین اسلامی و زمینهسازی مسئله ظهور اشاره میکنند و به نسل جوان بیان میدارند: «باید کار آزموده و پرانگیزه از انقلاب حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید و بایت عظمی ارواحنا فداه است، نزدیک کنید[35]».
توجه به امید
ذیل مهدویت میتوان به مسئله امید اشاره کرد. اگر چه امید طرحشده در بیانیه به شکل کلی و حتی برای ایرانیان غیر شیعی مطرح میشود، اما ارتباط تنگاتنگی با مسئله آخرالزمان و مهدویت و نجات بشر در آینده تاریخ دارد. امید به عنوان یکی از مقولات مهم در الهیات مطرح است. در میان ادیان الهی دین اسلام با قرائت شیعی به عنصر امید توجه جدی دارد.
رهبر معظم انقلاب بارها بر این امر به عنوان شاخصه مهم انقلاب اسلامی تأکید ورزیده و در بیانیه نیز به آن اشاره میکنند: «امّا پیش از همهچیز، نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال- و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است.[36]»
تغییرناپذیری اصول و مبانی کلامی انقلاب
اصول حاکم بر جمهوری اسلامی که تبلور آن قانون اساسی است، برخواسته از مبانی اصیل کلامی انقلابیون و رهبران آن میباشد. از این جهت این اصول کلی به هیجوجه و تحت هیچ شرایطی تغییرپذیر نخواهد بود. نمیتوان از اصولی مانند توحید و معادباوری، باور به نبوت و امامت و وحی، متن مقدس قرآن کریم و کلام جاودانه الهی بودن آن و عدم دخالت بشر در این متن و مصون از خطا و تحریف ماندن آن و... عقبنشینی کرد. اینان از اصول و ارزشهای تغییر ناپذیر انقلاب اسلامی است. به همین جهت مقام معظم رهبری در بخشی از بیانیه اشاره میکنند که: «انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و با اراده، همواره دارای انعطاف و آماده تصحیح خطاهای خویش است، اما تجدید نظرپذیر و اهل انعطاف نیست. به نقدها حساسیت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، اما به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد[37]». عبارت تجدید نظرپذیر و اهل انعطاف نبودن ناظر به اصول کلی و محکم انقلاب اسلامی است که بخش اصلی آن را اصول اعتقادی و باورهای کلامی شکل میدهند. همین امر در فقره دیگری با این عبارت آمده است: «جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بهشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بهشدّت حساس است. با خطوط اصلی خود هرگز بیمبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند.[38]»
سوتیتر
«كلام سیاسى» یكى از واقعیتهاى اندیشه سیاسى اسلام و شاخهاى از علم كلام است. در مباحث کلام سیاسی یکی از مقولات مهم مسئله نظامسازی و جامعهپردازی میباشد. این امر به مسئله قلمرو دین و انتظار بشر از دین باز میگردد. رهبر معظم که از مدافعان جدی جامعیت دین بوده، حضور دین در زندگی دنیوی انسان را از مهمترین امتیازات آن دانسته و یکی از تفاوتهای مهم آن را با اسلام سکولار و مسیحیت، در عزلتنشینی، انزواگرایی و کنارهگیری آن از زوایای زندگی انسان میداند. اگر رویکرد اینچنینی به حضور دین در اجتماع داشته باشیم، نمیتوان از تشکیل حکومت و جامعهپردازی در حکومت دم نزد. به همین جهت یکی از محورهای اساسی در بیانیه گام دوم این است که: انقلاب اسلامی «اینک وارد دوّمین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است».
یکی از مفاهیم مهم بیانیه، مهدویت و باور به آینده درخشان ظهور فراگیر دین اسلام در دولت مهدوی است. جریانی که رهبری معظم از آن دفاع میکنند، بحث حیات امام زمان(ع) و حضور آن حضرت بر اعمال و رفتار ما و مهمتر از همه مسئله انتظار فعال و پویاست. در این بعد اقدامات عملی در راستای ایجاد امید با پذیرش حکومت دینی معنا مییابد. آیندهنگری و آیندهسازی از مقولههای قابل توجه در بیانیه است. ممکن است کسی باور به امامت و ولایت امام معصوم(ع) در عصر غیبت داشته باشد، اما آن را مانند نگاه اخباریگری و انجمن حجتیه تفسیر کند؛ اما در نگرگاه مقام معظم رهبری، غیبت حضرت مهدی(عج) دلیل بر عدم اجرای احکام دینی در حوزههای فردی و اجتماعی نمیشود. پذیرش حضور دین در مناسبات اجتماعی بدون تشکیل حکومت در عصر غیبت معنا ندارد.
پینوشتها:
[1]. آلعمران: 85-19.
[2]. سخنرانی رهبر معظم انقلاب 21/2/1370، سخنرانیهای استفاده شده در این مقاله از سایت: khamenei.ir اخذ شده است.
[3]. همان.
[4]. همان، 5/5/1379، مندرج در نرمافزار حدیث ولایت.
[5] . بیانیه گام دوم.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9]. سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 25/2/1395. نرم افزار حدیث ولایت.
[10]. همان، 4/1/1369.
[11]. همان، 30/1/1393. نرم افزار حدیث ولایت.
[12] . بیانیه گام دوم.
[13] . همان.
[14] . بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، مورخ 8/6/1384.
[15] . بیانیه گام دوم.
[16] . همان.
[17]. بیانات، مورخ: 12/12/1380.
[18]. همان.
[19] . همان.
[20] . بیانیه گام دوم.
[21] . همان.
[22] . همان.
[23]. بیانیه گام دوم، مقام معظم رهبری؛ ۲۲/11/ ۱۳۹۷.
[24]. بیانات مورخ: 25/6/1383.
[25]. بیانات مورخ: 6/3/139.
[26]. بیانات مورخ: 29/4/1388.
[27] . بیانیه گام دوم انقلاب.
[28]. بیانات مورخ: 20/4/1394.
.[29] بیانات مورخ: 6/3/1393.
[30] . بیانیه گام دوم.
[31] . بیانیه گام دوم.
[32] . بیانیه گام دوم.
[33] . بیانیه گام دوم.
[34]. بیانات مورخ:1/3/1396.
[35] . بیانیه گام دوم.
[36] . همان.
[37] . همان.
[38] . همان.