
درآمد
واژه «آسیبشناسی» یا «پاتولوژی»(pathology) از علوم پزشکی به علوم اجتماعی وارد شده و به معنای مطالعه علل بیماری، عوارض و علائم غیرعادی میباشد. آسیبشناسی، بسته به زمینه خاص علمی، مفهوم خاص خود را دارد. در بحث حاضر، مقصود از «آسیبشناسی انقلاب اسلامی» در حقیقت بحث از آسیب و آفتهایی است که به نوعی چیستی، چرایی و چگونگی روند حرکت انقلاب اسلامی را مورد تهاجم قرار میدهند.
بحث از آسیبشناسی هر انقلابی، مستلزم آن است که پیشفرضهایی در این زمینه پذیرفته شود و اساساً پرداختن به این بحث، بدون پذیرفتن پیشفرضهای آن معنا نخواهد داشت.
اولین پیشفرض در این زمینه آن است که هرگاه سخن از آسیبشناسی انقلاب به میان میآید، بهاین معنا خواهد بود كه انقلاب به صورت یك موجود زنده بالنده تصور شده است كه هدف مطلوبی دارد و به سوی آن هدف حركت میكند؛ اگر توفیق بالندگی پیدا كرد و به سمت هدفش حركت كرد، انقلابی سالم است و اگر مانعی بر سر حركت آن پیدا شد و از پیشرفت آن جلوگیری به عمل آمد، این انقلاب بیمار و آفتزده است.
پیشفرض دیگر این است كه این انقلاب باید برای رسیدن به هدف مطلوب از مسیر معینی حرکت کند؛ مسیری که دارای شرایط و ضوابطی خاص است. بنابراین اگر این ویژگی در یك انقلاب وجود داشته باشد، انقلابی سالم است، در غیر اینصورت آن انقلاب بیمار میباشد. اما وقتی كسی انقلاب را فقط یك پدیده طبیعی و جبری بداند كه گاهی اوقات نوساناتی را نیز به همراه دارد، دیگر نمیتواند انقلابی را سالم یا بیمار بنامد؛ زیرا در اینجا یك قانون جبری تاریخی حاكم است و از اینرو خوب و بد یا سلامت و بیماری در مورد آن صادق نیست.
در بحث حاضر، پیشفرض دیگری نیز وجود دارد و آن اینكه هدف در اینجا آسیبشناسی انقلاب اسلامی است، نه هر انقلابی؛ و تفاوت این انقلاب با سایر انقلابهای دنیا، در «اسلامی» بودن آن است.[1]
آسیبهای فراروی انقلاب از منظر رهبری
آسیبهای فراروی نظام اسلامی ایران را در دو قالب میتوان در نظر گرفت؛ بخشی از این آسیبها و تهدیدها از داخل كشور و برخی دیگر، از خارج کشور بر نظام تحمیل میشود. البته تقسیم عوامل آسیبرسان به عوامل داخلی و خارجی، به این معنا نخواهد بود كه دو نوع مجزا و مباین آسیب وجود دارد كه یكی به دست دشمنان خارجی و دیگری به دست عناصر داخلی به اجرا درمیآید؛ بلكه در هر نوع آسیبی كه متوجه نظام میشود، ممکن است هم عناصر داخلی و هم خارجی مشاركت داشته باشند، حال یا این طرحها از داخل شروع و به وسیله دشمنان خارجی تقویت میشود و یا فرمول و دستور این طرحها از خارج داده میشود و عوامل داخلی، آن را پیاده میكنند و به عبارت دیگر این دو دسته با همدیگر همپوشانی دارند.
الف) آسیبهای بیرونی
موارد ذیل را میتوان از شاخصترین و مهمترین آسیبهای بیرونی دانست که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشته و هشدار میدهند:
1ـ تهاجم فرهنگی
پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز برنامههای توسعه و بازسازی کشور، موضوع تهاجم فرهنگی و مقابله با این پدیده، مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفت. ایشان در یکی از بیاناتشان با اشاره به سابقه تهاجم فرهنگی در ایران قبل از انقلاب اسلامی، از اواسط دوره قاجاریه و به ویژه دوره رضاخان، میفرمایند: «انقلاب اسلامی که آمد، مثل مشتی به سینه مهاجم خورده، او را عقب انداخت و تهاجم را متوقف کرد. شما در آن دوران اول انقلاب، ناگهان دیدید که مردم ما در ظرف مدت کوتاهی، تغییرات اساسی در خُلقیات خودشان احساس کردند. در مردم، گذشت، قناعت، همکاری و گرایش به دین زیاد شد و آز و طمع و اسراف کم شد؛ اینها فرهنگ است، فرهنگ اسلامی اینهاست... البته عمیق نبود، آن وقتی عُمق پیدا میکند که چند سالی روی آن کار بشود، این فرصت پیش نیامد... در اواسط دوران جنگ، به وسیله ابزارهای تبلیغی، به وسیله گفتارهای غلط و کجاندیشانه، مجدداً شروع شد و آن تهنشینها و رسوبهای ذهنی و روحی خود ما مردم هم مؤثر بود! اما باز حرارت جنگ مانع بود تا اینکه جنگ تمام شد. پس از جنگ، این جبهه جدید به شکل جدّی مشغول کار شد. دشمن با یک محاسبه فهمید که جمهوری اسلامی را نمیشود با تهاجم نظامی از بین برد... با محاصره اقتصادی هم نمیشود، فهمیدند باید عقبه ما را بمباران کنند. فرهنگ، اخلاق، ایمان، ایثار، اعتقاد به دین، اعتقاد به رهبری، اعتقاد به قرآن و جهاد و شهادت او را باید از بین برد و شروع کردند».[2]
2ـ القای ناکارآمدی اسلام و نظام
از آنجا که پایداری نظام جمهوری اسلامی و تأثیرگذاری انقلاب در سطح بینالمللی بسته به موفقیت و کارآمدی و توان مدیریتی قوی در سطح داخلی و جهانی میباشد، لذا دشمنان انقلاب اسلامی برای شکست انقلاب درصدد القای ناکارآمدی نظام برآمدهاند. در این زمینه مقام معظم رهبری میفرمایند: «دشمنان ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی فقط به این دو موضوع میتوانند امید داشته باشند: یکی ناکارآمدی نظام را به مردم القا کنند، یعنی بگویند این نظام نمیتواند خواستههای مردم را برآورده کند و با القای آن به مردم ارتباط مستحکم با نظام اسلامی را از بین ببرند؛ دوم اینکه دستهبندی و اختلاف ایجاد کنند. این دو نقطه امید برای صهیونیستها و آمریکاییها، استکبار و دشمنان نظام اسلامی وجود دارد.»[3] و در جای دیگر میگویند:
«یکی از مسائلی که آنها به شدت دنبالش هستند، سلب اعتماد مردم از کارایی نظام است. بعضی از حرفهایی که میشنوید تصادفی نیست که بعضی کسانی بیایند درباره نظام اسلامی بحث کنند... بعضی از حرفهایی که میبینید در بعضی از تریبونها پخش میشود همه در جهت همین تصویرسازی منفی از نظام اسلامی در ذهن مردم و برای سلب اعتماد مردم است که آن مقصود حاصل شود؛ یعنی گسستگی پیوند میان مردم و نظام تا خیال دشمن آسوده شود».[4]
3ـ فشار اقتصادی، نظامی و سیاسی دشمن
دشمنان انقلاب اسلامی، به ویژه آمریکا برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران، همواره از راه ترور شخصیتها، جنگ، اعمال تحریمها، محکومیت ایران در مجامع بینالمللی با تأکید بر مسایل حقوق بشر و تروریسم، سعی در ضربه زدن به جمهوری اسلامی داشتهاند. مقام معظم رهبری تلاش دشمن را همه جانبه دانسته و میفرمایند: «پیکارى وسیع در زمینههاى اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اندیشه از سوى مراکز استکبارى در جریان است تا نظام اسلامى در افکار عمومى کشورهاى مسلمان و نیز در نظر ملت ایران، به ناتوانى متهم شود و درخشش و جذابیت خود را از دست بدهد».[5]
ایشان با بیان اینکه دشمنی آمریکا، مختص به کشورهای اسلامی نبوده و باید با هشیاری و مجاهدت از دستآوردهای نظام دفاع کرد، میفرمایند: «سیاست توسعهطلبى و انحصارطلبى و تجاوزگری آمریکا در این چند ساله اخیر، به کشورهاى دنیاى اسلام یا کشورهاى شرق یا محیط خاورمیانه اختصاص پیدا نمىکند؛ ناظر به همه دنیاست. امروز حتّى اروپاییها هم احساس مىکنند که از سوى آمریکا مورد تعرّض و تجاوز اقتصادى، فرهنگى و سیاسى قرار گرفتهاند و این یک واقعیت است. بخشى از این سیاست توسعهطلبى و تجاوزطلبى متوجّه به منطقه ما و کشور ماست. در این میدان باید هوشیارانه مجاهدت و مقاومت کرد و نگذاشت استقلال کشور آسیب ببیند و عزّت ملى پایمال شود.»[6]
ب) آسیبهای درونی
مقام معظم رهبری علاوه بر آسیبهای بیرونی، برخی آسیبها را نیز متذکر میشوند که عمدتاً از درون نظام جمهوری اسلامی، نشأت میگیرد و هشدار میدهند که ملت و مسئولین بایستی متوجه این آسیبها باشند. از مهمترین آسیبهای مورد اشاره ایشان، این موارد است:
1ـ فاصله گرفتن از آرمانها و ارزشهای انقلاب
مقام معظم رهبری، هزینه فاصله گرفتن از ارزشها و آرمانهای انقلاب را بسیار سنگین میدانند و میفرمایند: «اگر ارزشهاى انقلابى فراموش شد، هیچ قدرتى نخواهد توانست مشکلات این کشور را برطرف کند و آن را بسازد».[7]
ایشان در بیان این که ارزشهای انقلاب چیست؟ میفرمایند: «ارزشهای انقلاب در درجه اول، استحکام ایمان و دیانت در دلهاست ـ که منشأ همه کارها و مجاهدتها این است ـ عدالت اجتماعی است، مبارزه با فساد است، آزادی مردم در انتخاب است، عدم تحمیل آراء فردی و حزبی و دولتی و غیره بر مردم است، که مردم آزادانه فکر کنند، آزادانه عمل بکنند؛ در چارچوب مقررات اسلامی. مردمسالاری دینی یعنی این. اینها ارزشهای انقلاب و مبانی انقلاب است»[8]
مقام معظم رهبری ضمن بیان این که نبایست به خاطر اهداف کوتاه مدت از ارزشهای انقلاب دست برداشت، یکی از ارزشهای انقلاب را که موجب پیشرفت در عرصههای گوناگون میشود، اعتماد به نفسی میدانند که ملت ایران در طول دوران مبارزه به آن رسیدهاند و در این زمینه میفرمایند: «شما که دلسوز کشور و ملّت هستید ارزشهای انقلاب را به معنای واقعی کلمه زنده کنید و احیاء کنید؛ کشور به این احتیاج دارد. اینجور نباشد که ما بهخاطر اهداف کوتاهمدّت، بهخاطر تحوّلات گوناگون عرصه سیاستهای روزمرّه و زودگذر، از آن ارزشهای والا فراموش کنیم، انقلاب را فراموش کنیم. امروز ما اگر میخواهیم در میدان علم پیش برویم، در میدان سیاست پیش برویم، در میدان اقتصاد پیش برویم، اگر میخواهیم کارهای بزرگ انجام بدهیم، احتیاج داریم به جرأت و اعتماد به نفسی که انقلاب به یک ملّت میدهد و به ما داد. آن جرأت و اعتماد به نفس را از بین نبرید، آن را تضعیف نکنید».[9]
2ـ اختلاف و تفرقه
وحدت و یکپارچگی مردم و مسئولین، از آثار و برکات انقلاب اسلامی است که در سایه همین وحدت کلمه است که این انقلاب میتواند مسیر خود را ادامه داده و بر مشکلات فایق آید. امام علی(ع) در تبیین ضربهای که تفرقه به یک جامعه وارد میکند، قوم بنی اسراییل را مثال زده و میفرمایند: «پس بنگرید، چگونه بودند قوم بنی اسراییل زمانی که جمعیتها گرد آمده و اندیشهها با هم و دلها یکسان و دستها یاور هم و شمشیرها کمک یکدیگر و بینشها ژرف و تصمیمات یکی بود، آیا در اطراف زمین بزرگ و بر جهانیان حاکم نبودند؟ پس بنگرید به آخر کارشان، آن هنگام که بین آنها تفرقه افتاد و مهربانی و الفتها بهم خورد و سخنها و دلها مختلف و گروه گروه شدند و به جان هم افتادند و پراکنده گشتند و با هم جنگیدند، پس خداوند لباس عزت را از تن آنها برکَند و فراوانی نعمتش را از آنها گرفت و آنچه باقی ماند، سرگذشت آنان است تا مایه عبرت، عبرتگیرندگان باشد».[10]
از نظر مقام معظم رهبری هوشیاری و حفظ وحدت، موجب مصونیت ملت در برابر تهدیدهای دشمن است. ایشان در این باره میفرمایند: «نفس آمادگی و هوشیاری و حساس بودن یک ملت در قبال شرایط میتواند او را از بسیاری از آسیبها محفوظ نگهدارد. ملتها چوب غفلتهای خود را میخورند، همچنان که چوب اختلافهای خود را میخورند. امروز امت اسلام اگر در مقابل تهدیدات قرار میگیرد و اگر به جنگ صلیبی تهدید میشوند، این ناشی از غفلتی است که متأسفانه در بسیاری از بخشهای این امت بزرگ به چشم میخورد؛ همچنین ناشی از یکپارچه نبودن این حجم عظیم و این پیکر بزرگ است. ما به سهم خود به عنوان ملت ایران به عنوان پرچمداران اسلام به عنوان منادیان استقلال و عزت و شرف یک ملت باید این آسیبها را به درون خود راه ندهیم.»[11]
لازم به ذکر است اگر وحدت در میان همه اقشار جامعه لازم و ضروری است، اما وحدت در میان مسئولین ضرورت دوچندان دارد، که بارها مقام معظم رهبری بر این امر تأکید داشتهاند. به عنوان نمونه در توصیهای به مسئولین میفرمایند: «یکی دیگر از عیوب و آفتها، عدم اتحاد کلمه است. مسئولان باید مواضع واحدی اتخاذ کنند، به خصوص در مسائل جهانی و مسائل عمده کشور وقتی که اندک اختلاف در مسئولان پیدا میشود، شما میبینید رادیوهای بیگانه چگونه اینها را بزرگ و چند برابر میکنند. حتی آن جایی که اختلاف نیست اختلاف را جعل میکنند، برای این که نشان دهند بین مسئولان اتحاد کلمه نیست. آنها از جمع منسجمی که با هم کار کنند و همدل باشند خیلی میترسند».[12]
3ـ عدم تحقق عدالت اجتماعی
یکی از محوریترین اصول در حیات بشر، عدالت است که سرچشمه نیکیها و ارزشها و مایه تحقق اهداف انسانی میباشد. جامعه به حیات مطلوب خود نمیرسد مگر به اقامه عدالت؛ و از این رو در راستای تحقق حیات طیبه، خداوند متعال، از جمله فلسفه بعثت انبیا را زمینهسازی برای تحقق عدالت اجتماعی برمیشمارد. در اندیشه مقام معظم رهبری، عدالت اجتماعی از جایگاه والا و ارزشمندی برخوردار است، تا آنجا که میفرمایند: «در محیط سیاست داخلی یکی از چیزهایی که لازم است، عدالت اجتماعی است. بدون عدالت اجتماعی جامعه اسلامی نخواهد بود.» و در تعریف عدالت اجتماعی میفرمایند: «عدالت اجتماعی بدین معنی است که فاصله ژرف میان طبقات و برخورداریهای نا بهحق و محرومیتها، از میان برود و مستضعفان و پابرهنگان که همواره مطمئنترین و وفادارترین مدافعان انقلابند، احساس و مشاهده کنند که به سمت حذف محرومیت حرکتی جدی و صادقانه انجام میگیرد؛ با قوانین لازم و تأمین امنیت قضایی در کشور، تجاوز و تعدّی به حقوق مظلومان و دستاندازی به حیطه مشروع زندگی مردم جمع شود؛ همه کس احساس کند که در برابر ظلم و تعدّی میتواند به ملجأ مطمئن، پناه ببرد و همه بدانند که با کار و تلاش خود خواهند توانست زندگی مطلوبی داشته باشند».[13]
از نظر مقام معظم رهبری عمده ترین نیاز امروز کشور به «عدالت» است. ایشان در این زمینه میفرمایند: «برادران و خواهران عزیز، نیاز عمده امروز کشور ما عدالت است. مردم از تبعیض رنج میبرند مسئولان کشور که بحمدالله مؤمن و پاکیزهاند، اگر آنچه را که نیاز حقیقی مردم است میخواهند باید به عدالت بیندیشند. اگر فکر و اندیشه عدالت در دلها زنده باشد آنگاه فرصت کار و توفیق برای بازکردن گرهها یکییکی بوجود خواهد آمد».[14]
تشکیل دولت واقعاً اسلامی
مقام معظم رهبری، هنگام تبیین مراحل فرایند انقلاب اسلامی، با بیان این که هدف این نظام و ملت از ابتدا این بود که کشور و نظام جدید، بتواند از همه خوبیها، پیشرفتها، خیرات و برکاتی که خداوند متعال به ملتهای مؤمن وعده داده است، برخوردار شود؛ یعنی یک کشورِ واقعاً اسلامی بشود. برای تحقق این کار، ملت ایران با کمک امام(ره) و راهنمایی ایشان بر علیه رژیم استبدادی و منحط پهلوی قیام کرده و انقلاب اسلامی را بنا نهاد. حرکت بعدی این بود که یک نظام اسلامی ـ یعنی اداره کشور، همانطوری که اسلام گفته است ـ به وجود آید و به عبارتی هندسه عمومی جامعه، اسلامی بشود. مثل اینکه در کشور ما نظام وابسته و سلطنتیِ استبدادی برداشته شد، و به جای آن، نظام دینیِ و مردمیِ جایگزین شد. برای تحقق نظام اسلامی، قانون اساسی تنظیم شد؛ آرایش و چینش سیاسی به وجود آمد؛ مردمسالاری دینی بر این مملکت حاکم شد. بحمدالله این مرحله هم تحقق پیدا کرد؛ اما برای اینکه کشور اسلامی، به طور کامل محقق شود، احتیاج است که دستگاه حاکمه کشور در عمل، در سازماندهی و در چگونگی رفتار خود، به طور کامل اسلامی عمل کند. بنا بر نظر مقام معظم رهبری، اولاً دولت اسلامی نه به معنای هیأت وزیران، بلکه شامل همه کارگزاران نظام اسلامی است و تشکیل این مرحله مشکلتر از مراحل قبلی است. ثانیاً ایشان در وصف آن میفرمایند: «دولت اسلامیای که بتواند مقاصدی را که ملت ایران و انقلاب عظیم آنها داشت، تأمین کند، دولتی است که در آن رشوه نباشد، فساد اداری نباشد، ویژهخواری نباشد، کمکاری نباشد، بیاعتنایی به مردم نباشد، میل به اشرافیگری نباشد، حیف و میل بیتالمال نباشد، و دیگر چیزهایی که در یک دولت اسلامی لازم است؛ چرا که حقایق بشری و اصالتهای بشری با گذشت زمان تغییر پیدا نمیکنند. انسانها از اول تاریخ تا امروز و از امروز تا پایان دنیا، همیشه عدالت را دوست داشتهاند و به عدالت نیازمند بودهاند.»[15]
به دنبال دولت و نظام اسلامی، «جامعه و کشور اسلامی» به وجود میآید که مقام معظم رهبری در وصف آن میگویند: «یعنی جامعهای که در آن، آرمانهای اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعه عادل، برخوردار از عدالت، جامعه آزاد، جامعهای که مردم در آن، در اداره کشور، در آینده خود، در پیشرفت خود دارای نقشند، دارای تأثیرند، جامعهای دارای عزت ملی و استغنای ملی، جامعهای برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، جامعهای دارای پیشرفتهای همهجانبه ـ پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی ـ و بالاخره جامعهای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم؛ این آن جامعهای است که ما دنبالش هستیم. البته این جامعه تحقق پیدا نکرده، ولی ما دنبال این هستیم که این جامعه تحقق پیدا کند».[16]
پینوشتها:
[1] . محمدتقی مصباح یزدی، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، ص158.
[2] . سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از صاحبنظران و کارکنان دستگاههای فرهنگی، 21/5/1371.
[3] . سخنان مقام معظم رهبری در اجتماع مردم مشهد، 1/1/1382.
[4] . سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه شهید بهشتی 22/2/1382.
[5] . پیام به دانشجویان ایرانى در اروپا، 19/06/1380.
[6] . سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مجلس خبرگان رهبری، 19/6/1382.
[7] . سخنان مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه، 20/11/1374.
[8] . سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با اقشار مختلف مردم، 22/12/1386.
[9] . سخنان مقام معظم رهبری در مراسم بیست و هشتمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی، 14/3/1396.
[10] . نهج البلاغه، خطبه 192.
[11] . سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با نیروی ارتش، 19/11/1380.
[12] . سخنان مقام معظم رهبری در جمع جوانان اصفهان، 12/8/1380
[13] . راهبردهای ولایت، ج6، ص180.
[14] . بیانات در دیدار دانشجویان طرح ولایت، 17/5/1381.
[15] . سخنان مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه، 28/5/1384.
[16] . سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان کرمانشاه، 24/7/1390.
سوتیتر
بنا بر نظر مقام معظم رهبری، اولاً دولت اسلامی نه به معنای هیأت وزیران، بلکه شامل همه کارگزاران نظام اسلامی است و تشکیل این مرحله مشکلتر از مراحل قبلی است. ثانیاً ایشان در وصف آن میفرمایند: «دولت اسلامیای که بتواند مقاصدی را که ملت ایران و انقلاب عظیم آنها داشت، تأمین کند، دولتی است که در آن رشوه نباشد، فساد اداری نباشد، ویژهخواری نباشد، کمکاری نباشد، بیاعتنایی به مردم نباشد، میل به اشرافیگری نباشد، حیف و میل بیتالمال نباشد، و دیگر چیزهایی که در یک دولت اسلامی لازم است؛ چرا که حقایق بشری و اصالتهای بشری با گذشت زمان تغییر پیدا نمیکنند. انسانها از اول تاریخ تا امروز و از امروز تا پایان دنیا، همیشه عدالت را دوست داشتهاند و به عدالت نیازمند بودهاند.» به دنبال دولت و نظام اسلامی، «جامعه و کشور اسلامی» به وجود میآید که مقام معظم رهبری در وصف آن میگویند: «یعنی جامعهای که در آن، آرمانهای اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعه عادل، برخوردار از عدالت، جامعه آزاد، ... جامعهای برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، جامعهای دارای پیشرفتهای همهجانبه ـ پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی ـ و بالاخره جامعهای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم؛ این آن جامعهای است که ما دنبالش هستیم. البته این جامعه تحقق پیدا نکرده، ولی ما دنبال این هستیم که این جامعه تحقق پیدا کند.»