
ارزیابی شما از وضعیت فعلی گروههای معارف اسلامی دانشگاهها چیست؟
بعد از تلاشهای فراوانی که هم توسط نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و هم اساتید گروههای معارف انجام شده است، امروز شاهد جایگاه ارزشمند گروههای معارف اسلامی در مراکز دانشگاهی هستیم؛ بهطوریکه این گروهها توانستهاند مشروعیت قابل قبولی را کسب نمایند، بهویژه زحماتی که دوستان ما در دانشگاه معارف اسلامی متحمل شده و در تأمین اساتید مجرب مورد نیاز دانشگاهها نقش محوری داشتهاند، در نتیجه بسیاری از گروهها در دانشگاههای مختلف توانستهاند اساتید توانمندی را به عنوان عضو هیئت علمی یا مدعو جذب کنند و از این طریق فرصت بیشتری در جهت پیشبرد اهداف در اختیار داشته باشند. بدین ترتیب گروههای معارف در دانشگاهها امروز کانون توجه مدیران و دانشجویان هستند که توانستهاند بیشترین و وثیقترین ارتباط را به وجود آورند.
تنوع و تعدد جلسات، کارگروهها، هم اندیشیها و نشستهای پی در پی بین اساتید و مسئولان نهاد و صاحب نظران و تبادل اطلاعات و تجربیات از سوی اساتید و بهروزرسانی این اطلاعات، موجب کارآمدی بیشتر این گروهها شده و کارکرد آنها را افزایش داده و در جایگاه بالایی نشانده است. گروه معارف تنها گروه منحصر به فردی است که بیشترین سهم را در پاسخگویی سئوالات فکری، فرهنگی اجتماعی و اعتقادی دانشجویان عهدهدار است.
اولویتها، چالشها و فرصتهای پیش روی گروههای معارف اسلامی را چه میدانید؟
از بزرگترین فرصتهایی که در اختیار اساتید دروس معارف قرار دارد، جوانانی هستند که در بهترین سنین یادگیری به سر میبرند. اگر مباحث متناسب با نیازها و سئوالات دانشجویان مطرح شود و ارزشها و متدهای جدید آموزش کمک گرفته شود و کلاسها بهجای سخنرانی و متکلم وحده بودن به شیوه مشارکت و حضور فعال دانشجو در کلاس اداره شود میتواند تأثیر بهسزایی در افکار، گفتار، اخلاق و منش و در نتیجه شخصیت مخاطب داشته باشد. به بیان دیگر دروس معارف تکمیل کننده کتابهای تخصصی رشتههای مختلف هستند؛ یعنی اگر استاد از موقعیتها و پتانسیل موجود به خوبی استفاده کند موجب میشود تا خروجی دانشگاهها در کنار تخصص، تعهد را هم کسب کرده در نتیجه هم دنیای آبادی داشته باشد و هم در آخرت سعادتمند شود. باید توجه شود که کار اساتید به روزمرگی و تکراری صرف تبدیل نشود و برای اجتناب از آن باید دائما پدیدههای اجتماعی، فکری، سیاسی و فرهنگی داخلی و خارجی را رصد کند و خودش را مجهز به دانش روز نماید و آمادگی لازم را برای پاسخ به تازهترین شبهات و سئوالات داشته باشد.
لطفاً مهمترین ابتکارات و یا تجربههای موفق خود را در گروه معارف اسلامی دانشگاه، برشمارید؟
شاید بتوان گفت که یکی از ابتکارات گروه معارف در دانشگاه گیلان این است که از آنجا که در گذشته تفاوتی بین حقالزحمه اساتید مدعو با سابقه طولانی تدریس با اساتید جدید وجود نداشت؛ همچنین اساتیدی که مسافت رفت و برگشت آنها از محل سکونت تا دانشگاه بیش از 1500 کیلومتر بود در میزان دریافتی آنها هیچ تأثیری نداشت، بر اساس پیگیریهای مستمر گروه، مسئولان دانشگاه موافقت کردند که ساز و کار اضافه پرداخت اساتید مدعو توسط گروه معارف طراحی و به شورای آموزشی دانشگاه ارسال گردد که طرح پیشنهادی سوابق اساتید را در دو بخش آموزش و پژوهش مورد مداخله قرار داد و در نهایت پیشنهاد گردید که به ازای هر 8 واحد تدریس اساتید در دانشگاه گیلان یک امتیاز تا سقف ده امتیاز محاسبه گردد و برای هر کار پژوهشی بعد از بررسی و ارزیابی آن توسط گروه در صورت احراز شاخصهای علمی دو امتیاز تا سقف پانزده امتیاز در نظر گرفته شود و در ازای هر امتیاز کسب شده برای هر ساعت درسی دویست تومان اضافه گردد و برای اساتید که مسافت رفت و آمد آنها بیش از صد کیلومتر باشد پنجاه درصد به میزان حقوق دریافتی آنها اضافه گردد که مطابق با این مصوبه حقالزحمه ترم گذشته اساتید پرداخت گردید. البته جا دارد که در همینجا از مسئولان محترم سابق و جدید دانشگاه که همکاری خوبی با گروه در این زمینه داشتند تشکر و قدردانی نمود.
کار دیگری که توسط گروه معارف دانشگاه گیلان صورت گرفته این است که عصر روزهای دوشنبه همه اعضای هئیت علمی گروه را خالی گذاشته تا به جای تدریس، موضوعات چالشی را که از قبل مشخص شده در قالب جلسه مشترک مورد بحث و بررسی قرار دهند و این جلسات میتواند بر معلومات و تجربیات اساتید بیفزاید که نتیجهاش آمادگی بیشتر برای پاسخ به سئوالات اساتید خواهد بود.
ارزیابی شما از طرح تدریس معارف به شیوه نیازمحور چیست؟ لطفا نقاط قوت و ضعف احتمالی آن را برشمارید؟
به نظر میرسد که در تصمیمگیری و سیاستگذاریها در این زمینه لازم است بررسیها و دقتهای لازم صورت گیرد تا زوایای پیدا و پنهان آن مورد توجه باشد. اگر چه در تدریس، کانون اصلی توجه استاد باید نیاز دانشجو و مخاطب باشد و هرگونه غفلت از این مسئله همه زحمات و فعالیتهای استاد را بر باد میدهد اما نباید به گونهای تصمیمگیری شود که کارکردهای منفی دیگری بهدنبال داشته باشد. مقصودم این است که در این مسیر باید از افراط و تفریط احتمالی اجتناب شود. بیگمان اگر استاد توانایی لازم و تجربه کافی داشته باشد میتواند در همان شیوه کتابمحور نیز چنین فضای کلاسی را به وجود آورد و مباحث را به گونهای مطرح نماید که دانشجو احساس نیاز نماید؛ یعنی بتواند آن موضوع را به زندگی خود گره بزند و آثار آن را در زندگی نشان دهد و یا استاد میتواند موضوع را به صورت سوال مطرح کند و از دانشجویان بخواهد که سئوالات خود را پیرامون آن موضوع مطرح نمایند.
برخی از آسیبهای شیوه نیازمحور این است که اگر دانشجویان بدون چارچوب مشخص از قبل به طرح سؤالات بپردازند برخی از سوالات آنها با مطالب گرایشهای دیگر تداخل پیدا نمیکند و اگر محور بحثهای کلاس ابتدا مشخص شود تا دانشجو بر اساس آن سوالات و نیازهایش را مطرح کند سوالاتش در همان راستای مشخص شده طرح میشود و فقط ممکن است درصد اندکی از سوالات متفاوت از مباحث منابع موجود باشد. بهعلاوه ممکن است در طرح نیازمحور دانشجویان در زمان امتحال سرگردان شوند؛ چرا که در خیلی از موارد مباحث کلاسهای متعدد یک استاد متفاوت میشود و سوالات پایان ترم این استاد از حالت اشتراک برای کلیه دانشجویان خارج میشود و دشواریهایی را برای دست اندرکاران برگزاری امتحان به وجود میآورد. در نگاه بیرونی نیز برای اساتید گروههای دیگر و مسئولان دانشگاه شاید ابهاماتی بهوجود آید که اگر کلاسها بدون متن باشند، جایگاه درسها تضعیف میشود.
امید است با تجربهای که اساتید بعد از برگزاری این کلاسها در ترم گذشته کسب کردهاند بتوانند نواقص این طرح را مرتفع نمایند.
سوتیتر
گروه معارف تنها گروه منحصر به فردی است که بیشترین سهم را در پاسخگویی سئوالات فکری، فرهنگی اجتماعی و اعتقادی دانشجویان عهدهدار است. دروس معارف تکمیل کننده کتابهای تخصصی رشتههای مختلف است؛ یعنی اگر استاد از موقعیتها و پتانسیل موجود به خوبی استفاده کند موجب میشود تا خروجی دانشگاهها در کنار تخصص، تعهد را هم کسب کرده، در نتیجه هم دنیای آبادی داشته باشد و هم در آخرت سعادتمند شود.