
اشاره:
نهجالبلاغه، قطرهای از اقیانوس بیکرانه مردی است که به راههای آسمان آشناتر از راههای زمین بوده و همچون چراغی در تاریکی، روشنیبخش و راهگشای انسانهاست. کتابی است متنوع، با ترکیبی زیبا و چینشی هنرمندانه شامل مطالبی عالی و عمیق که هندسه هستی و چرایی آفرینش را بهزیبایی ترسیم مینماید و توحید را در همه ابعاد زندگی جاری میسازد و سبک چگونه زیستن و کاربست دین در مدیریت امور دنیوی و اخروی برای رسیدن به «حیات طیبه» را ترسیم مینماید. ازاینرو برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی بایسته است آموزههای ناب نهجالبلاغه در قالبی نو نگریسته شود تا به الگویی کارآمد از سبک زندگی اسلامی دست یافت و نیاز جامعه امروز را تأمین نمود.
دانشگاه معارف اسلامی در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی بر اساس منویات مقام معظم رهبری، بر آن شد تا به تدوین کتابهای درسی مربوطه بپردازد. کتاب «سبک زندگی در آموزههای نهج البلاغه» اثری است با رویکرد سبک زندگی برای درس تفسیر موضوعی نهجالبلاغه که به قلم دکتر حامد پوررستمی، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه تهران به خامه تحریر درآمده است. برای آشنایی بیشتر با نویسنده محترم و چرایی و چگونگی پرداختن به بوستان نهجالبلاغه از پنجره «سبک زندگی»، شما خواننده محترم را به مطالعه مصاحبه زیر دعوت مینماییم:
معارف
لطفاً مختصری در معرفی و سوابق علمی و پژوهشی خود بفرمایید.
اینجانب حامد پوررستمی عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران هستم که در گروه شیعهشناسی و معارف اسلامی فعالیت دارم. تعدادی مقاله و کتاب با محوریت آموزههای قرآن و نهجالبلاغه تألیف نمودهام؛ بهعنوانمثال کتاب قبلی بنده با عنوان «مبانی فهم و تفسیر قرآن با تکیه بر آموزههای نهجالبلاغه» بحمدالله منتخب هفتمین جشنواره فارابی شد و کتاب حاضر هم «سبک زندگی در آموزههای نهجالبلاغه» است که با محوریت سخنان امیر تقوا و بیان، علی؟ع؟ تدوین گردیده است.
«سبک زندگی» چه تفاوتی با «سیره» دارد؟
در یک نگاه کلان تفاوت چندانی میان سبک زندگی و سیره وجود ندارد و هر دو ناظر به روشها و منشهای فرد در زندگی است؛ اما ازآنجاییکه سیره بر وزن فِعله یعنی مصدر نوعی است پس میتواند ناظر به نوع خاصی از رفتار انسان باشد اما سبک، معنایی عامتر و گستردهتر دارد و از مبانی، منابع و اجزای مفصلی برخوردار است.
رویکرد شما در تألیف کتاب تفسیر موضوعی نهجالبلاغه، رویکرد سبک زندگی است. لطفاً این رویکرد را تبیین بفرمایید.
دانشمندان سبک زندگی را روش زندگی اشخاص، گروهها یا جوامعی دانستهاند که در مواجهه با روابط فیزیکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی وجود داشته و شامل فعالیتها، رفتارها، عادتها، علایق، عقاید و ارزشها میشود؛ پس سبک زندگی در دو بعد فردی و فرا فردی بوده و دارای زیرمجموعههای فراوانی است. البته این مجموعه از یک مبانی نظری برخوردار است که آبشخور منشهای عملی و رفتاری است.
از حیث دیگر سبک زندگی یعنی نوع نگاه و اقدام انسان در تعامل با خود، خدا، مردم و طبیعت. در این کتاب ما هم به مقوله نوع نگاه نظری پرداختهایم و هم به مقوله نوع اقدام عملی؛ و تمام سعی آن بوده که مطالب بر اساس آموزههای نهجالبلاغه و تفسیر صحیح از آن باشد.
مختصرا پیشینه تفسیر نهجالبلاغه با رویکرد مذکور را بیان نمایید.
الحمدالله کارهای خوبی در زمینه سبک زندگی شده و همایشهایی هم برگزار شده به خصوص بعد آنکه رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان خراسان شمالی سخنان مهمی در اهمیت مقوله سبک زندگی داشتند. اما تا جایی که بنده میدانم غالب کارها با رویکرد اسلامی بوده و اساساً سبک زندگی با محوریت نهجالبلاغه چندان کار نشده است؛ به خصوص کارهایی که صبغه درسی و دانشجویی داشته باشد و یا با زبانی درخور این طیف. البته استاد فرزانه جناب آقای دلشاد تهرانی کتابهایی قبل از بنده در این زمینه تألیف کردهاند که مفید و کاربردی است. مانند «صراحت و صداقت» یا «رفق و مدارا» که با عنوان محوری سبک زندگی در نهجالبلاغه منتشر شده است.
همچنین در شروح نهجالبلاغه جاهایی که به منشها و روشهای حاکم بر زندگی اشاره شده، خود میتواند نوعی پیشینه کار باشد؛ مثلاً مطالبی که ابن میثم یا ابن ابیالحدید ذیل «خالطوا الناس مخالطة ان متم معها بکوا علیکم ...» و «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا» آوردهاند که ناظر به سبک زندگی است؛ البته اینها پیشینه غیر تکنگاری است.
آیا اصولاً استخراج سبک زندگی از کتابی مانند نهجالبلاغه امکانپذیر است؟ آیا چنین کاری سلیقهای و ذوقی نیست؟
همانطور که در مقدمه کتاب اشاره کردم، هرچند سید رضی نام کتاب خود را «نهجالبلاغه» یعنی «راه روشن بلاغت» نهاده اما بیشک این کتاب «نهجالهدایة و نهجالسعادة» هم هست؛ چون همراه خودش یک روش و سبک زندگی متعالی را به ارمغان آورده و به معنای واقعی کلمه پالایشگر جان، ذهن و عمل آدمیست.
ضرورت اقدام به تألیف چنین کتابی چیست؟ ویژگیها و نقاط قوت کتاب شما چیست؟
یکی از دغدغههای ذهنی بنده، ضرورت نگارش کتابی پیرامون آموزههای نهجالبلاغه بود که مطالب آن در عین غنای علمی، از یک روانی و جذابیت هم برخوردار باشد. امروز دانشجو از متن درسی خوب استقبال میکند. من فکر میکنم از ویژگیهای کتاب بنده، نوع قلم، تیترها، ساختار، نمودارها و شکلها، وجود تمثیلها و داستانهای متعدد آن باشد که بهاندازه اقتضای موضوع در کتاب آورده شده است. البته اینکه چقدر در این هدف موفق بودهام قطعاً قضاوت و نظر اساتید و مخاطبان ارجمند معیار و ملاک هست.
در نظامواره کتاب شما، چه نیازی به تبیین مبانی نظری سبک زندگی بوده است؟
سبک زندگی بدون وجود چشمه معرفتی امکان ندارد؛ یعنی سبک زندگی قبل از مرحله اجرا و عمل محتاج بینش و معرفت است. دانستن، مقدمه و شرط توانستن است و اساساً هر اقدام و عملی نیازمند شناخت است. بهعنوانمثال چرا ما انفاق میکنیم و یا صدقه میدهیم. مگر صِرف افتادن مبلغی پول در صندوق صدقات میتواند جلوی یک تصادف یا بلای ناگوار را بگیرد؟! قطعاً این عمل برخاسته از یک شناخت و معرفت است و تنها برای یک انسان موحد و معتقد معنادار است. از اینرو هر چه شناخت مبانی نظری در پای آموزههای نظری نهجالبلاغه بیشتر و قویتر شود، اثر و کارکرد آن را هم در میدانهای عملی و اجرایی زندگی ملموستر و محسوستر خواهد بود.
یکی از عناوین موجود در این کتاب، «حقوق متقابل حاکمیت و مردم» است. با چه توجیهی میتوان این مسئله را سبک زندگی نامید؟
در سبد کالای سبک زندگی، نمیتوان سهمی از حقوق و وظایف اجتماعی – سیاسی قرار نداد. همانطور که در تعریف سبک زندگی گفته شد نوع نگاه و روش اقدامات ما در عرصههای مختلف زندگی در واقع همان سبک زندگی را تشکیل میدهد و اینکه یک فرد یا جامعه چه نگاه و موضعی در قبال حاکمیت و حکومت اتخاذ میکند، قطعاً بخشی مهم از سبک زندگی اوست. از سوی دیگر حاکمیت هم باید سبک و روشی درست در تعامل با مردم داشته باشد تا زندگی یا حیات سیاسی آنها از دوام و قوام برخوردار باشد.
در تدوین این کتاب، چقدر به محورهای ارائهشده توسط مقام معظم رهبری درباره سبک زندگی توجه داشتهاید؟
مقام معظم رهبری جوهره سبک زندگی را مسئله ایمان و اعتقاد میداند و اساساً بخش دوم کتاب یعنی مبانی نظری به تبیین و تقویت باورها نسبت به سه اندیشه بنیادین یعنی یکتایی بیهمتا، بازگشت و حلقههای وصل آسمانی میپردازد. در بخش منشهای عملی هم سعی کردیم بهطور مستقیم و غیرمستقیم محورهای مورد اشاره معظم له را مدنظر قرار دهیم؛ مثلاً در فصل اخلاق اجتماعی به روش و نحوه رفتار ما با دوست، دشمن و بیگانه پرداختیم که مورد تصریح ایشان میباشد.
کتاب حاضر، چه مقدار با رویکرد نیاز محوری نگاشته شده است؟
انسان به خصوص جوان همانند کویر تشنهای است که همواره نسبت به حرفهای آسمانی احساس عطش میکند؛ یعنی نیاز به آموزههای آسمانی نه زمان بردار است و نه مکان بردار. فکر میکنم چه در بخش مبانی نظری سبک زندگی و چه در منشهای رفتاری سبک زندگی، آموزههایی از نهجالبلاغه مطرح شده که قطعاً انسان و جوان امروزی برای سعادت دنیا و آخرت خود بدانها نیازمند است. بنده هم سعی نمودم این آموزهها را در قلم و قالب خاصی بیاورم تا جذابیت و رسایی مطالب برای مخاطب بیشتر گردد.
چه پیشنهادی برای اساتیدی که میخواهند این کتاب را تدریس نمایند دارید؟
اگر اساتید بزرگوارم از نمودارها، مثالها و داستانهای موجود در کتاب استفاده نمایند، دانشجو برداشت و جذابیت بهتری خواهد داشت. همچنین اگر مباحث کتاب به بحث و مشارکت کلاسی گذاشته شود، طراوت و جذابیت و کارکرد کلاس بیشتر خواهد شد. مهمتر آنکه ما را از پیشنهادها و انتقادات خود محروم ننمایند تا در چاپهای بعدی مورد اصلاح واقع شود.
چه رویکردی را برای تدوین کتابهای جدید تخصصی تفسیری توسط این معاونت پیشنهاد میفرمایید؟
به نظرم غالب مباحثی که امروزه گفتمان جامعه است، میتواند از منظر قرآن و حدیث بررسی شود؛ به خصوص مباحثی که از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تأکید واقعشده است. از مباحثی همچون علوم انسانی و رابطه علم و دین تا مباحثی مانند مهندسی فرهنگی و الگوی مصرف؛ چراکه این مباحث برای نسل امروز و آینده مهم و راهبردی قلمداد میشوند. البته ابتدا باید بسترها را برای این کار فراهم نمود.
و حرف آخر؟
مجدداً از همه اساتید و همکاران که مرا در تدوین این اثر یاری نمودند، تشکر میکنم؛ به ویژه از مجموعه دانشگاه معارف و معاونت پژوهشی و گروه قرآن و متون اسلامی. همچنین از شما و همکاران عزیزتان که این فرصت را در اختیار مؤلف قرار دادید و در جهت تبیین و اطلاعرسانی معارف اسلامی تلاش وافری دارید تشکر میکنم. امیدوارم که این کتاب برای محافل علمی، فرهنگی و دانشگاهی مفید باشد.
سوتیتر
در سبد کالای سبک زندگی، نمیتوان سهمی از حقوق و وظایف اجتماعی – سیاسی قرار نداد. نوع نگاه و روش اقدامات ما در عرصههای مختلف زندگی در واقع همان سبک زندگی را تشکیل میدهند و اینکه یک فرد یا جامعه چه نگاه و موضعی در قبال حاکمیت و حکومت اتخاذ میکند، قطعاً بخشی مهم از سبک زندگی اوست. از سوی دیگر حاکمیت هم باید سبک و روشی درست در تعامل با مردم داشته باشد تا زندگی یا حیات سیاسی آنها از دوام و قوام برخوردار باشد.