
جنابعالی به عنوان دبیر محترم شورای اسلامی شدن دانشگاهها، تاریخچه و ضرورت طرح سند دانشگاه اسلامی را مختصراً توضیح فرمایید؟
دانشگاه اسلامی در نظام جمهوری اسلامی که رویکرد تمدنی دارد، یکی از ساز و کارهای تولید علم و تربیت عناصر کارآمد انسانی میباشد، که لازمه اهداف و آرمانهای نظام اسلامی است. دانشگاه مرکز برخوردار از عناصر فرهیخته و دانشمند و تحصیل کرده یک جامعه است. بر این اساس و با توجه دقیق امام خمینی؟ق؟ نسبت به دانشگاه به عنوان کارخانه انسانسازی و مرکز تربیت نیرو، وصف اسلامی شدن دانشگاهها در سال 1376مطرح شد و اولین سند ملی در سطح کلان برای سیاستگزاری فرآیند اسلامی شدن دانشگاهها شکل گرفت و به تصویب رسید و توسط رئیس جمهور وقت ابلاغ شد. بعد از ابلاغ این سند از طریق وزارتخانههای مربوطه، در دانشگاهها برای ایجاد حلقه وصل بین وزارتخانهها و دانشگاهها، ستادهای تعمیق اسلامی شدن دانشگاه، شکل گرفت.
سند دانشگاه اسلامی با چه رویکرد و ساختاری تدوین شده بود؟
آن زمان سند دانشگاه اسلامی با رویکرد عناصر مفهومی مؤثر در دانشگاه تنظیم شده بود؛ لذا به شش مؤلفه: استاد، دانشجو، مدیریت، نظام آموزشی، پژوهشی و فرهنگی توجه داشت. ابعاد مختلف سند در بعضی جاها با هم، همپوشانی داشت و باعث تداخل کاری مسئولان ذی ربط میشد. به عنوان مثال برای توجه به نقش استاد، هم آموزش و پژوهش و هم بخش فرهنگ و مدیریت با او درگیر بودند. مثلاً در تحقق یک استاد الگو، بخشهای مختلف با همدیگر به صورت متقاطع و بعضاً موازی و تکراری مرتبط میشدند که باعث فرسایش نیروها میشد.
برای رفع آسیبی که اشاره فرمودید چه اقداماتی انجام گرفت؟
از سال 1386 مطالعه را برای بازنگری سند و شناخت نقاط قوت و آسیب شروع کردیم. علل عدم اجرای کامل سند را مورد توجه قرار دادیم و با یک نگاه همه جانبه و مشورت و گفتگوهای آسیبشناسانه بحث را جلو بردیم. با ارتباطی که با آقای دکتر مخبر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزیر علوم و بهداشت داشتیم به سمت بازنگری سند با انطباق بر سیاستهای روز از سال 88 به بعد رفتیم.
چه آسیبهایی در فرآیند تحقق اهداف سند قبل وجود داشت و چه تمهیداتی برای برون رفت از آسیبها داشتید؟
آسیب اول اینکه ابهام تئوری در واژگان و مفاهیم کلیدی سند وجود داشت. مثلاً علم دینی یا نظام جامع تربیتی و الگوها و ارزشهای مختلف و... در یک دهه و نیم قبل، به لحاظ مبانی تئوریک دچار فقر نظری بودند. دوم در ساختارهای مورد نیاز برای تحقق اهداف و نقاط مطلوب، سند دچار ابهام بود. سوم به لحاظ منابع علمی و انسانی، از وضع مطلوب فاصله داشتیم. چهارم تقسیم کار صحیح بین حوزههای سیاستی سند با سیستم و نظام جاری در دانشگاهها وجود نداشت. سند شش مؤلفهای بود ولی دانشگاه به عنوان یک سیستم کلان چهار زیر سیستم داشت؛ نظام آموزشی، نظام پژوهشی، نظام تربیتی و نظام مدیریت.
با مشورتی که با مهندسان سیستمی داشتیم، سند جدید را بر اساس این چهار نظام تنظیم کردیم که هر کدام از مسئولان دانشگاه در بخش خود، سیاستهای خودش را میتواند رصد بکند.
پنجمین آسیب این بود که زمینههای تحقق سیاستهای سند به لحاظ بودجه و منابع وجود نداشت؛ سیاستها به دستگاهها ابلاغ میشد اما به دلیل هزینه آور بودن سیاستها، عملاً مورد توجه قرار نمیگرفت.
اولین کاری که کردیم آیین نامه مدیریت دانشگاهها را منطبق بر سیاستهای مصوب در سند تنظیم کردیم و بر اساس هماهنگی مناسب، زمینههای اجرایی شدن سیاستهای سند را در فضای دانشگاهها فراهم کردیم. یعنی به گونهای شد که رئیس دانشگاه و هیئت امنا به همان چیزهایی موظف شد که در سند دانشگاههای اسلامی به آن تأکید شده است.
در سند جدید چه اقدامات مضاعفی نسبت به سند قبل انجام گرفت؟
یکی از مباحثی که نیاز داشتیم، هماهنگی بین دانشگاه با مراکز سیاستگزار و پیرامونی خودش بود؛ ارتباط با حوزه علمیه، آموزش و پرورش و دیگر مراکز سیاستگزار. نهاد دانشگاه به عنوان نهاد آموزش عالی کشور باید نسبت به جایی که مبانی نظری و پارادیمهای اصلی را از آنجا میگیرد ارتباط تنگاتنگ داشته باشد؛ لذا نیاز به هماهنگی با حوزه دارد که به عنوان مبانی تئوریک نظام اسلامی میتواند برای تحقق دانشگاه مطلوب اسلامی کمککار باشد.
نظام آموزش و پرورش به عنوان آموزش عمومی و ارائه دهنده منابع انسانی در تربیت دانشجوها مؤثر بود ولی ما شاهد گسست بین آموزش عمومی و آموزش عالی بودیم. در دور جدید سعی کردیم ارتباط بین حوزه و دانشگاه و همچنین ارتباط بین دانشگاه با آموزش عمومی و مدرسه را در سیاستهای تعاملی بین این دو، باز تعریف کنیم.
یکی از مسائلی که باعث میشود اسناد ملی از فضای مناسب برای اجرا برخوردار نباشد این است که اسناد ملی در سطح کشور تبدیل به گفتمان غالب مخاطبان و ذی نفعان نمیشود.شما برای رهایی از این آسیب چه راهکاری در پیش گرفتید؟
ما برای این که خود را از این خلاء و آسیب حفظ کنیم، فرآیند تنظیم سند جدید را با همکاری و همفکری اعضای هیئت علمی و رؤسای دانشگاهها طراحی کردیم. در تعاملی که با وزرای علوم و بهداشت داشتیم، نامهای با امضای مشترک دبیر شورا و وزارتخانه تنظیم کردیم و از اعضای هیئت علمی دعوت کردیم تا نظراتشان را نسبت به سیاستهای مربوط به این سند دانشگاه اسلامی ارائه کنند. در این نامه، پیشنویس را ارائه کردیم و نقطه نظرات تکمیلی را گرفتیم و سند با همفکری مناسب اعضای هیئت علمی دانشگاهها شکل گرفت. اینکار باعث شد که سند به لحاظ همفکری و گفتمانسازی، سنخیت فکری و ذهنی با مخاطبان و ذینفعان خود داشته باشد؛ چون هر چه بیشتر سند را بپذیرند ضمانت اجرایی آن بالاتر خواهد رفت. در فرایند تصویب سند و در مراحل ویرایش، آن را به دانشگاههای مختلف بردیم و کار را به تبادل نظر گذاشتیم.
چهار کمیته آموزش، پژوهش، مدیریت و فرهنگی تربیتی برای اجرایی شدن سند تشکیل دادیم و مسئولیت این کمیتهها را به چهار دستگاه سپردیم. مسئولیت نظام آموزش به وزارت علوم، مسئولیت نظام پژوهش به وزارت بهداشت، مسئولیت نظام مدیریت به دانشگاه آزاد و مسئولیت فرهنگی و تربیتی به نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها داده شد. در سند قبل این کمیتهها تعریف نشده بود. سند جدید با 356 اقدام تدوین شد. هر آنچه که در نظر سیاستگزاران مناسب بود در یک جمع بندی در این سند جمع شده بود ولی سندی که ابلاغ میشود باید خیلی محدود باشد.
چه بازه زمانی و فرآیندی برای عملیاتی شدن سند در نظر گرفته شد؟
ما این سند را در بازه زمانی، چشم انداز 1414 در نظر گرفتیم. تا آن زمان برای اجرایی شدن این سند چند مأموریت را به این کمیتهها متوجه کردیم. روند اجرایی شدن سند هم به این شکل است که؛ اولا اولویتشناسی از بین سیاستهای سند، یعنی همه برنامهها مطلوب است، ولی همه مقدور برای اجرا نیست. بنابراین اولویتهای مقدور، متناسب با امکانات و دغدغههایی که در سیاستگزاران هست مشخص بشود. ثانیا باید برای سیاستهای اولویتدار، ساز و کارهایی فراهم و ابلاغ شود و از دستگاهها مشارکت بگیرند. ثالثا نظارت و ارزیابی است که عملاً اصلاحات سند در فرایند اجرا به وسیله کمیتههای رصد شکل میگیرد. یعنی در صورت ضعف در سیاست یا اجرا یا بودجه، مسائل را به شورا ابلاغ میکنند.
هر کدام از این کمیتههای چهار گانه موظفاند هر شش ماه گزارش میزان اجرایی شدن سند و کاستیهای آن را ارائه بکنند و شورا نظارت میکند و اگر ضعفهای قانونی و بودجهای دارد آن را رفع میکند. مثلا اگر در نظام آموزشی کار درست پیش نمیرود وزارت علوم مسئول اول است و باید مثل بقیه وظایف وزارتخانه، این وظایف را هم به طور جدی دنبال کند.
چه توقعات و انتظاراتی از دانشگاهها برای اجرای سند دارید؟
آنچه که مورد انتظار است این که دانشگاهها با مشارکت خوب خود بتوانند روابط فعالانهای را در تفاهم و در اجرای سند به دست بیاورند. یعنی مفاد و مضمون سند را ذینفعان و مخاطبان و دانشجویان و کارمندان و مدیران، خوب دریافت کنند تا در مرحله اجرا بتوانند خوب اجرا بکنند. اگر این گفتمانسازی به صورت مثبت و فعال و همه جانبه شکل بگیرد ضمانتهای اجرایی بالا میرود. در غیر این صورت اگر پول و امکانات و همه زمینهها فراهم بشود ولی دانشگاه اسلامی، به عنوان آرمان مطلوب در ذهن و زبان دانشگاهیان ننشیند و به گفتمان غالب دانشگاهیان تبدیل نشود قطعا از توفیقات لازم برخوردار نمیشود.
ادامه راه بعد از تصویب سند به چه شکل خواهد بود؟
با طراحی چهار کمیته ما تلاش کردیم نقاط کور مفهومی و ساختاری و اجرایی سند را روشن و موانعش را رفع بکنیم. بر این اساس به دنبال چند حرکت رفتیم: شناسایی اقدامات پیشران صنعت؛ یعنی ما در سندمان در عین این که 356 اقدام داریم اما اگر اقدامات پیشران در نگاه اول مورد توجه قرار بگیرند میتوانند زمینه و شیب مناسبی را ایجاد کنند که بقیه اقدامات هم سریع اجرایی شود. به تعبیر مهندسی سیستم، اقدامات پیشران آن 20 پروژه هستند که اگر مورد توجه و برنامهریزی سیاستگزاری قرار بگیرند میتوانند 80٪ اهداف ما را تأمین کنند.
همه اذعان دارند که الان در دانشگاهها کارهای خوبی انجام میشود و دانشگاهها برخوردار از معرفت، عواطف و رفتارهای دینی هستند. ما بهترین و با شکوهترین اعتکافها و نماز جماعتها را در دانشگاهها داریم و فضاهای بسیار مناسبی هست. در عرصه تحلیل سیاسی شاهد ارتقای بینش سیاسی دانشجویان هستیم. اما برای این که این فضا به شکل مناسب خودش پیش برود پیشنهاد شکلگیری برنامههای مختلف در دانشگاه، در ذیل کمیتههای چهارگانه را دادیم. یکی از پیشنهادها این که به لحاظ اجرایی و ساختاری شدن سند، اقدامات پیشران سند را انتخاب کردیم و به دانشگاهها ابلاغ کردیم که میتوانند بر اساس توجه به این اقدامات پیشران کار را جلو ببرند.
با توجه به فرمایشات حضرت عالی بسیاری از فعالیتها در دانشگاهها مثبت بوده شما برای تثبیت یا تکمیل این فعالیتها چکار کردید؟
ما بستههای جدید سهگانهای را در اقدامات ارائه کردیم. بخشی از سیاستهای مصوب در سند، اقداماتی هستند که به عنوان کارهای خوب در دانشگاهها اجرا میشوند. ما بر آن اقدامات خوب و مناسب تأکید میکنیم. اسم این گروه از اقدامات را «تأکیدی» گذاشتیم، یعنی تأکید بر اجرای کماکان اقدامات مناسب و مطلوبی که از نظر سیاستگزاران و مجریان در دانشگاهها اجرا میشود. بخش دوم از بستههای اقدام و سیاستها، اقدامات تکمیلی است. یعنی ما الان در دانشگاهها کارهایی را انجام میدهیم که یا باید اصلاح بشوند یا باید تغییر بکنند یا باید تکمیل بشوند. به عنوان مثال ما شاهد اجرای دورههای دانشافزایی در دانشگاهها هستیم. قطعاً رسیدن به اهداف مطلوب دورههای دانشافزایی نیازمند این است که ما روشهای بهتر و سیاستهای کاملتری را برای اجرای بهینه این دورهها داشته باشیم. اقدامات تکمیلی اقداماتی هستند که نقاط کاستی و نقاط تکمیل اقدامات اجرایی دانشگاهها را انجام میدهند تا کارهای خوب دانشگاهها اگر ضعفی دارد بر طرف بشود و اگر غلط هست اصلاح بشود.
اقدام سوم شامل اقدامات تأسیسی هستند. یعنی کارها و حرفهای جدیدی که در سند تأکید شده اگر به عنوان کار مبنایی در دانشگاه انجام نشود، اساساً هیچ بنای اسلامی در دانشگاهها شکل نخواهد گرفت.
مسئولیت یکی از کمیتهها بر عهده نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها هست. لطفاً جایگاه و اهمیت این کمیته را برشمارید؟
دانشگاهها نظام آموزشی و پژوهشی دارند و کسی که رئیس دانشگاه میشود، میداند دانشگاه را در چه سطحی تحویل میگیرد و در چه سطحی تحویل میدهد؛ اما تا الان هیچ نظام جامع فرهنگی و تربیتی در دانشگاهها وجود ندارد. یکی از نقاط کاستی اساسی در دانشگاه، کار تدوین نظام جامع فرهنگی و تربیتی دانشگاههاست و این به عنوان یک اقدام تأسیسی شناخته میشود. بر اساس سیاستهای ابلاغی در سند، ما فرمهای ارزیابی را تنظیم میکنیم و به مقداری که مقدور بود اموری کیفی را کمّی میکنیم. یکی از نقاط اصلی مبهم در فرآیند فرهنگی اسلامی شدن دانشگاهها، همین فاصله بین مقوله کیف و مقوله کم است؛ که کار علمی در کشور ضعیف است و باید در این قسمت دانشگاهها توجهشان را معطوف کنند.
معمولاً وقتی سندی ابلاغ میشود، گاه در تفسیر آن اختلاف نظرهایی به وجود میآید. شما برای حل این مسئله چه اقدامی انجام دادهاید؟
وقتی سند ابلاغ میشود، هر یک از این دانشگاهها یک برداشتی میکنند و خود این برداشتهای مختلف تبدیل به نقاط چالش مدیریتی و اجرایی میشود. با مشورتی که با شورای اسلامی شدن داشتیم، تصویب شد که در کنار کارگروههای چهارگانه دیگر، یک کارگروه تشکیل بدهیم، تحت عنوان کارگروه تبیین مفاهیم نظری سند یا مفاهیم کلیدی سند. واژگان کلیدی سند را آنجا تعریف کردیم؛ یعنی وقتی میگوییم علم دینی منظورمان این است، یا وقتی میگوییم کرسی آزاد اندیشی، منظورمان از آزاد اندیشی این است، تا مبنایی برای وحدت رویه مجریان ما باشد و از این جهت چالشی ایجاد نشود.
در مصوبهای که در جلسه شورای اسلامی شدن بود، شورای اسلامی شدن دانشگاهها، در یک نگاشت نهادی، به عنوان مرجع مسئول برای هدایت و راهبری سند و نظارت بر حسن اجرای آن شناخته شد. بر این اساس آخرین حلقه وصل فرایند اجرا، تبیین نگاشت نهادی شد.
رابطه سند دانشگاه اسلامی با سایر اسناد راهبردی نظام به ویژه نقشه جامع علمی کشور چیست؟
در همه اسناد، تعیین موضع و مناسباتش با اسناد پیرامونی خیلی مهم است. سند دانشگاه اسلامی در ذیل اجرای سند نقشه جامع علمی کشور که به فرآیند نظام آموزش عالی هم توجه دارد، تلاش برای نزدیک کردن دانشگاهها به وضعیت مطلوب با نگرش اسلامی را به عهده گرفته است. بنابراین نسبت و مناسباتش در طول سند نقشه جامع علمی، اجرایی میشود. در عرض آن، سند مهندسی فرهنگی و سند تحول آموزش و پرورش و سند تحول علوم انسانی اسلامی وجود دارد که اینها هم بخشهای پیرامونی هستند که میتوانند با یک تعامل مناسب انشاءالله کار را انجام بدهند.
گروه معارف اسلامی دانشگاه، چه نقشی میتواند برای اجرای هر چه بهتر سند اسلامی شدن دانشگاه داشته باشد؟
نقش اساسی گروههای معارف به عنوان دانشآموختگان حوزه و عناصر علمی دانشگاه یک نقش بیبدیل و غیر قابل انکار است. اینها میتوانند به عنوان پیشگامان تلاش برای تحقق دانشگاه اسلامی وارد این عرصه بشوند و نسبت به تبیین مبانی نظری سند و واژگان کلیدیش همکاری بکنند. در کار گروههایی که در دانشگاهها تشکیل میدهند، در نشریات دانشگاهی در سیاستگزاریهای شورای فرهنگی دانشگاهها و در توجیه و تبیین تشکلهای دانشجویی میتوانند نقطه نظرات موثر خودشان را ابراز کنند. ما الان با تشکلهای دانشجویی مواجه هستیم که مراجعه میکنند و میگویند ما نمیدانیم این سند چیست، چه میگوید و چه کار میخواهد بکند. یکی از مهرهها و عناصر اصلی در رواج گفتمان دانشگاههای اسلامی بحث نقش اساتید معارف اسلامی در دانشگاهها است که با استفاده از ظرفیتها و فرصتهای آموزشی و فرهنگی که در ذیل کارهای علمی در اردوها و نشستها و همایشها انجام میشود، میتوانند خیلی مؤثر باشند.
من همینجا از اساتید معارف اسلامی و مسئولین نهادهای رهبری در دانشگاهها میخواهم که به این مسئله ورود کنند و مقدمات شکلگیری گفتمان دانشگاه اسلامی را فراهم کنند تا این مطلوب و آرمان نظام اسلامی به مطالبه اجتماعی دانشگاهیان تبدیل بشود. این از کارهای اصلی و اصیل روحانیون دانشگاهی است. پاشنه آشیل تبدیل سند به جریان جاری در دانشگاهها و تبدیل آرمانها و ارزشهای مطلوب به آرمانها و ارزشهای عینی و واقعی در سطح دانشگاهها و جامعه، قطعا میتواند بحث گفتمانسازی باشد که نیازمند مشارکت این دوستان است.
سوتیترها
آسیبهایی که در فرآیند تحقق اهداف سند قبل وجود داشت، عبارت بود از: اول ابهام تئوری در واژگان و مفاهیم کلیدی سند وجود داشت. مثلاً علم دینی یا نظام جامع تربیتی و الگوها و ارزشهای مختلف و... در یک دهه و نیم قبل، به لحاظ مبانی تئوریک دچار فقر نظری بودند. دوم در ساختارهای مورد نیاز برای تحقق اهداف و نقاط مطلوب، سند دچار ابهام بود. سوم به لحاظ منابع علمی و انسانی، از وضع مطلوب فاصله داشتیم. چهارم تقسیم کار صحیح بین حوزههای سیاستی سند با سیستم و نظام جاری در دانشگاهها وجود نداشت. پنجم زمینه تحقق سیاستهای سند به لحاظ بودجه و منابع وجود نداشت.
در همه اسناد، تعیین موضع و مناسباتش با اسناد پیرامونی خیلی مهم است. سند دانشگاه اسلامی در ذیل اجرای سند نقشه جامع علمی کشور که به فرآیند نظام آموزش عالی هم توجه دارد، تلاش برای نزدیک کردن دانشگاهها به وضعیت مطلوب با نگرش اسلامی را به عهده گرفته است؛ بنابراین نسبت و مناسباتش در طول سند نقشه جامع علمی، اجرایی میشود. در عرض آن، سند مهندسی فرهنگی و سند تحول آموزش و پرورش و سند تحول علوم انسانی اسلامی وجود دارد که اینها هم بخشهای پیرامونی هستند که میتوانند با یک تعامل مناسب انشاءالله کار را انجام دهند.