
چهارمین همایش طبیب روحانی، ویژه پاسداشت خدمات علمی و دینی حکیم متأله آیتالله جوادی آملی در دانشگاه علوم پزشکی تهران، با حضور جمع کثیری از استادان، دانشجویان، طلاب و علاقهمندان به آیتالله جوادی آملی و همچنین مقامات کشوری و لشکری، برگزار شد.
دانشگاه علوم پزشکی تهران با دو هدف توجه به بعد روحانی و ارتقای نگاه جامع به انسان و معرفی علمای ربانی به عنوان طبیبان روحانی، این سلسله همایشها را هر دو سال یکبار برگزار میکند. دورههای گذشته این همایش به بررسی آرا و اندیشههای حضرات آیات بهجت، کشمیری و حسن زاده آملی اختصاص داشت.
حجتالاسلام نیکزاد عیسیزاده، مسئول دفتر نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه طبیب روحانی از دغدغههای اصلی در عرصه پزشکی است، گفت: بنیان سلامت معنوی در اسلام مبتنی بر وحی و در مکاتب اومانیستی، بر مبنای انسانمحوری است. اگر انسان را بر مبنای مکتب و مبانی وحیانی تعریف کنید اصول سلامت او نیز بر همین بنیان، تعریف میشود؛ که در واقع از نظر این مکتب تعریف انسان و جایگاه او به ابعاد وجودی و جوهره وجود یعنی روح استوار است.
وی اولین کار طبیب را رسیدگی به ابعاد سلامت جسمانی دانست و خاطرنشان کرد: از پیامبر(ص) نقل است که هر بلادی از سه چیز بینیاز نیست که اگر رها کنند دچار مشکل میشوند: دینشناس متفکر و با تقوای مُذَهّب و مُطهّر، مسئول و فرمانروایی که خود عامل خیر باشد و مردم را به خیر دعوت کند، و بصیرت و در ک دردها و مشکلات مردم؛ که آیتالله جوادی آملی نمونه راستین چنین طبیب معنوی و روحانی در عصر ماست.
مصداق بارز «حکیم» در فرهنگ اسلامی
دکتر غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در چهارمین همایش طبیب روحانی به ریشه واژه «حکیم» در تاریخ ادبی و واژگانی کشور پرداخت و بیان داشت: حکیم دارای شخصیت معنوی، عقلی، دینی، عرفانی و اخلاقی توأمان است که افرادی مانند ملاصدرا و شیخ بهایی مصداق آن هستند و بنده میخواهم عرض کنم که در عصر ما عالمانی مانند علامه طباطبایی و آیتالله العظمی جوادی آملی مصداق واقعی و بارز حکیم در فرهنگ اسلامی هستند.
وی با اشاره به انتخاب نام طبیب روحانی برای این همایش گفت: نفس انتخاب نام طبیب روحانی برای این همایش معنا و پیامی دارد. وقتی دانشگاهی که دانش طب جسمانی در آن تدریس میشود همایشی در خصوص طب روحانی برگزار میکند در حقیقت اعلام میدارد که طب ابدان به تنهایی کافی نیست و درمان کامل وقتی حاصل میشود که علاوه بر آموختن دانش پزشکی با طب روحانی نیز آشنا باشیم.
دکتر حداد عادل در ادامه به بررسی و خوانش فرازهایی از مقدمه فاخر آیتالله جوادی آملی بر کتاب «مفاتیح الحیات» که از آثار برجسته ایشان در سالهای اخیر است پرداخت و اذعان داشت: از آنجا که بهترین راه برای معرفی یک شخصیت علمی معرفی آثار وی است بنده در این فرصت به معرفی کتاب مفاتیح الحیات آیتالله جوادی آملی میپردازم. این کتاب بر اساس آیات و روایات معتبر نگاشته شده و دارای 5 بخش به تعامل رابطه انسان با خود، انسان با همنوعان، مردم و نظام اسلامی، انسان با حیوان و انسان با محیط زیست، میپردازد. این نوع نگرش به معارف اسلامی و اهل بیت(ع) کار نوینی است. مبنای آیتالله جوادی آملی در نگارش این کتاب، سفر چهارم از اسفار اربعه یعنی سفر خلق از خلق با حق است. همچنین از خصوصیات بارز علمی علامه جوادی آملی برقراری توازن میان عقل و نقل است که در این کتاب به این مساله توجه جدی شده است.
دکتر غلامعلی حداد عادل در پایان از روحیه انقلابی آیتالله جوادی آملی تقدیر و تشکر کرد.
آیتالله جوادی میراثدار حقیقی علامه طباطبایی
حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در چهارمین همایش طبیب روحانی، به تشریح ویژگیها و سجایای اخلاقی، عرفانی و علمی آیتالله جوادی آملی پرداخت و اظهار داشت: ارسطو میگوید برای فهم اخلاق باید به سراغ انسانهای اخلاقی رفت. قرآن کریم نیز همواره در مسایل مختلف به ذکر نمونهها میپردازد تا مفاهیم برای همه افراد قابل درک و فهم باشد. تاثیری که دیدن یک عارف یا فیلسوف که عرفان و فلسفه در وی محقق شده است، در جامعه میگذارد از چندین کتاب عرفانی یا فلسفی بیشتر است؛ و آیتالله جوادی آملی مصداق همین نمونههای عینی است.
دکتر احمدی به ذکر خاطرات درسهای مشترک خود و آیتالله جوادی آملی در محضر علامه طباطبایی پرداخت و بیان داشت: از همان دوران قدیم که بنده با آیتالله جوادی آملی در محضر علامه طباطبایی حاضر میشدم صفات اخلاقی و علمی بسیاری مانند تواضع، پاکی، صفا، علمیت، ادب و از خود گذشتگی، در ایشان بروز و ظهور داشت.
استاد احمد احمدی، عارف حقیقی را دارای صفت شجاعت و در بین مردم بودن دانست و عنوان داشت: عارف حقیقی بر عکس دیدگاه بسیاری از افراد، کسی است که در حوادث اجتماعی بایستد و مبارزه کند؛ چنانکه آیتالله جوادی آملی همواره در خط انقلاب بود تا جایی که «بنیان مرصوص امام خمینی(ق)» را نوشت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، آیتالله جوادی آملی را میراث دار حقیقی علامه طباطبایی دانست و خاطرنشان کرد: بسیاری از مراجع در گذشته به تفسیر قرآن کریم نمیپرداختند و آن را کار طلاب و علمای ساده میدانستند؛ اما آیتالله جوادی آملی با ادامه راه علامه طباطبایی حقیقتاً تفسیر را در حوزههای علمیه زنده کرد. بسیاری از مباحث علمی که افراد بسیاری جرئت ورود به آنها را نداشتند، آیتالله جوادی آملی به دلیل تسلط به مبانی دینی به آنها ورود کردند؛ مانند عرفان نظری که ایشان با ورود به این حوزه به تدریس «فصوص الحکم» پرداختند و با تکیه بر مبانی قرآنی و حدیثی 9 جلد «اسفار» را در 15 جلد توضیح و تشریح کردند. همچنین آیتالله جوادی آملی تقریرات درس آیتالله العظمی محقق داماد را که درسشان از دشوارترین درسهای حوزه علمیه بود، منتشر کردند که کار بسیار ارزشمندی است. آیتالله جوادی آملی حقیقتاً دارای توفیق الهی بسیار بوده است. ایشان یک مکتب فکری و علمی راهاندازی کرده که هزاران طلبه در حد اجتهاد در این مکتب در داخل و خارج کشور تربیت شدهاند و آثاری را منتشر کردهاند که از هر افراط و تفریطی دورمانده است.
مرگ اوایل راهِ از پوست درآمدن نه پایان راه پوسیدن
در ادامه چهارمین همایش طبیب روحانی، حضرت آیتالله جوادی آملی، با تأکید براینکه مهمترین عامل برای طبیب روحانی، یاد مرگ است، اظهار داشت: دو نگاه نسبت به مرگ وجود دارد: برخی مرگ را پایان راه و عامل پوسیدن و برخی مرگ را اوایل راهِ از پوست درآمدن میدانند؛ اگر برای انسان ثابت شد که با مرگ از پوست درمیآید و به راه خود ادامه میدهد ره توشهای اختیار میکند.
وی با بیان اینکه ایران بعد از اسلام، بزرگان، اندیشمندان و اندیشورانی مانند مولوی را تربیت کرد که در اشعار خود مرگ را به مبارزه دعوت میکند، تصریح کرد: این وضعیت ریشه در تعالیم قرآن و عترت دارد و هیچکس را نمیتوان مانند مولوی نام برد که چنین واکنشی در برابر مرگ داشته باشد.
این مرجع تقلید با اشاره به اینکه قرآن میفرماید هرکسی مرگ را میچشد نه اینکه مرگ کسی را بچشد، اظهار داشت: روشن است که هر ذائقهای، مذوق را هضم میکند؛ بنابراین وقتی میگوید انسان مرگ را میچشد یعنی اینکه آن را میمیراند. همچنان که در بحبوحه تیرباران لشکر اباعبدالله به دستور عمربن سعد، حضرت اینگونه مرگ را برای یارانشان توصیف میفرماید: مرگ پوسیدنی نیست؛ شما مرگ را میمیرانید و از آن پلی برای انتقال خود میسازید. هر زمان باور کردیم که مرگ عامل پوسیدن نیست صدر و ساقه دانشگاهها و مراکز پزشکی، دین و اخلاق میشود؛ زیرا عاقل تلاش میکند برای بعد از مرگ خود توشه همراه داشته باشد. انسان بعد از مرگ وارد جهان ابدی خواهد شد و ره توشه این سفر ابدی اعمال نیک اوست و یاد مرگ عامل مهمی در بازدارندگی از فساد است.
او با اشاره به اینکه اگر موضوع علم، فعل انسان مانند موسیقی، بافندگی، ریسندگی و ... باشد که افعال دستساخته بشر است، میتواند دینی و یا غیر دینی باشد، اما اگر موضوع علمی، فعل خدا باشد، حتما دینی است، خاطرنشان کرد: ما در حوزه قول خدا و شما دانشگاهیان در دانشگاه، فعل خدا را بحث میکنید بنابر این هر دو یکسان هستند. دانشگاهیان مانند حوزویان کار دینی انجام میدهند؛ با این اعمال اگر انسان غرور را کنار نهد خدا در او تجلی میکند. روحانی، پزشک و طبیب مانند مسافرانی هستند که باید رهتوشه آخرت خود را جمع کنند. در واقع اگر باور کردیم مسافر و مهاجر هستیم همه چیز را دینی و خدایی میبینیم.
او با تأکید بر اینکه در فضای دینی فرقی بین حوزه و دانشگاه نیست، گفت: چه فرقی میان دانشگاهیان که فعل خدا و ما حوزویان که قول خدا را میگوییم، وجود دارد؟ و در این میان عرفا به فکر این هستند که خدا با آنها چه میکند و از آنها چه میخواهد؟ اگر غرور را کنار بگذاریم همه چیز دینی میشود. جهان فعل خداست. دانشگاه در فعل و حوزه در قول خدا تحقیق میکنند و میان آنها فرقی وجود ندارد. اگر همه چیز را دینی دانستیم، با وضو وارد کلاس درس میشویم. منابع: اسراءنیوز، شفقنا، رسا