
درآمد
سرزمین فلسطین به لحاظ مقام و جایگاه مذهبی خاصی که در میان مسلمانان و مسیحیان و یهودیان داشته و دارد، به عنوان سرزمینی مقدس، همواره در میان این پیروان ادیان آسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. هیچ مسألهای در جهان اسلام و در بین پیروان دیگر ادیان، اهمیتی به اندازه مسأله فلسطین نیافته است. اهمیت ویژه فلسطین در میان مسلمانان، بیشتر به لحاظ وجود مکانهای مقدّس در آن سرزمین است؛ از آن جمله میتوان به شهر ایلیا که پس از فتح فلسطین به همت مسلمانان، «بیت المقدس» نامگذاری شده است اشاره کرد.
هیچ نقطهای در جهان از لحاظ گستره معتقدان، مثل بیتالمقدس نمیباشد. حتی مکه یا مدینه، علیرغم همه تقدس و اهمیتی که دارند، باز تنها در نزد پیروان یک دین (اسلام) محترم شمرده میشوند؛ در حالیکه قدس برای هر سه دین بزرگ آسمانی دارای تقدس ویژه است.
مسجدالاقصی در تاریخ
همانگونه که شهر بیتالمقدس در طول تاریخ نامهای متعددی مثل یبوس، یورشالیم ـ اورشلیم، ایلیا، بیت همیقداش، بیتالمقدس، قدس و... داشته است پرستشگاه کهن و مهم آن نیز که اکنون نزد ما مسلمانان حرم شریف و مسجدالاقصی نامیده میشود، در طول تاریخ نامهایی مثل هیکل حضرت سلیمان و... داشته است. نام «مسجدالاقصی» را نخستین بار خداوند بر این مکان مقدس و پرستشگاه کهن نهاد. مسجدالاقصی از جهت دیگری هم برای مسلمانان حائز اهمیت است و آن، قداست و اهمیت اسراء و معراج پیامبر اکرم(ص) است که از مسجدالحرام به قصد مسجدالاقصی و از آنجا به آسمانها صورت پذیرفت؛ «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ».[4]
بنابراین فلسطین، سرزمینی است که در آن اولین قبله مسلمین، قرار دارد؛ چون در سیزده سال اول بعثت ـ که پیامبر(ص) در مکه زندگی میکردند ـ و نیز تا هفده ماه بعد از هجرت به مدینه، آن حضرت و مسلمانان به سوی مسجدالاقصی نماز میگذاردند. افزون بر آن، دومین مسجد اسلام، سومین حرم شریف (بعد از مکه و مدینه) قرار دارد و بنا به فرموده امام علی(ع) یکی از چهار قصر بهشتی در دنیا (مسجدالحرام، مسجدالنبی(ص)، مسجد بیتالمقدس و مسجد کوفه) است. این شهر به یکسان برای پیروان هر سه دین ابراهیمی، مقدس است و قبله امتهای پیشین نیز بوده است.[5]
حضور پیامبران در بیت المقدس
اگر تاریخ پیامبران، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد تقدس شهر بیتالمقدس بیشتر روشن میشود:
حضرت ابراهیم(ع): هنگامیکه آن حضرت در جریان مهاجرت خود، از مصر به فلسطین بازگشت به دستور خداوند در شهر قدس که در آن زمان یُبُوس نام داشت و به شهر صلح و آرامش (یورشالیم) مشهور شده بود، اقامت کرد. آن حضرت پس از مدتی، به دستور خداوند، قربانگاه و مکان مقدسی در این شهر به وجود آورد و آن را «بیتالله» نام نهاد که بعدها به بیتالمقدس مشهور شد.
حضرت موسی(ع): پس از درگذشت حضرت ابراهیم(ع) در فلسطین، فرزندان و نوادگان آن حضرت (حضرت یعقوب و فرزندانش) که رهبری عبرانیها را عهده دار بودند به مصر رفتند؛ اما حضرت موسی(ع) که به تازگی ظهور کرده بود، تصمیم گرفت عبرانیها را به فلسطین بازگرداند. در آن زمان تبهکاری و سرکشیهای قوم بنیاسرائیل به اندازهای افزایش یافت که برای حضرت موسی(ع) غیرقابل تحمل شد. خداوند نیز به سبب همین نافرمانیهای بنی اسرائیل، آنها را چهل سال در بیابانها سرگردان کرد و اجازه نداد به فلسطین بازگردند. این وضع ادامه یافت تا آن که عمر حضرت موسی(ع) به پایان رسید. در شهر قدس بود که خداوند تبارک و تعالی با حضرت موسی(ع) تکلم کرد و به اعتبار این تکلم آن حضرت کلیمالله محسوب شد.
حضرت داوود و سلیمان(ع): پس از برگزیده شدن حضرت داوود به پیامبری، توانست تبهکاری و شرارتهای بنی اسرائیل را تا حدّ زیادی مهار کرده و با فتح بیتالمقدس و سایر مناطق فلسطین، تمدن جدیدی را بنیانگذاری کند. یکی از کارهای آن حضرت، ایجاد پرستشگاه و مکان مقدس (مسجد) در محل فعلی مسجدالاقصی است.[6]
گر چه حضرت داوود(ع) تعمیر شهر بیتالمقدس (قدس) و پرستشگاه بزرگ (مسجدالاقصی) آنجا را آغاز کرد ولی فرصت نیافت کار بزرگ خود را به ثمر برساند. هنگامیکه آن حضرت متوجه شد مرگ به او نزدیک شده به فرزندش سلیمان(ع)سفارش کرد در ساختن این مسجد شکوهمند لحظهای درنگ نکند.[7] بنا بر این پرستشگاهی که بعدها مسجدالاقصی نام گرفت، با شکوه فراوانی توسط حضرت سلیمان(ع) ساخته شد. شهر قدس نیز مقرّ سلطنت این پیامبر الهی شد.
حضرت عیسی(ع): یکی از وقایع مهم دورۀ تسلط رومیان در فلسطین، تولد حضرت عیسی مسیح(ع) است؛ که در روستای بیت لحم نزدیک قدس دیده به جهان گشود. با تولد حضرت مسیح(ع) فلسطین به ویژه شهر بیتالمقدس دوران مهمی را آغاز کرد.
در حالیکه آن حضرت به پیامبری برگزیده شده بود، از شهر ناصره به سوی بیتالمقدس حرکت کرد. پس از ورود به بیتالمقدس، بیدرنگ به پرستشگاه بزرگ شهر (مسجدالاقصی) رفت و در آن جا به تبلیغ دین خدا و تعلیم مردم مشغول شد. در این شهر بود که حضرت عیسی(ع) از آنجا به اوج رفت.
حضرت محمد(ص): بیتالمقدس جایی است که پیامبر اسلام(ص) از آنجا به معراج رفت و یکی از معجزات بزرگ خود را در آنجا تحقق بخشید. در همین زمان بود که رسولخدا(ص) در مسجدالاقصی برای پیامبران الهی از جمله ابراهیم، موسی و عیسی(ع) نماز جماعت برگزار کردند.[8]
پس از معراج حضرت رسول اکرم(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی و از آنجا به آسمان، توجه مسلمانان به قدس و پرستشگاه آن (مسجدالاقصی) بیش از گذشته شد. در آخرین روزهای حیات مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) آن حضرت که نمیتوانست شاهد باشد بیتالمقدس در دست ستمگران و فرمانروایان فاسد باقی مانده، تصمیم گرفت به یکی از آرزوهای خویش جامه عمل بپوشاند و با اعزام سپاه به شام و فلسطین، این مناطق، به ویژه شهر بیتالمقدس را آزاد کند. در پی این تصمیم، فرمان بسیج و تشکیل سپاه صادر شد و جوان هجده سالهای به نام اسامة بن زیدبن حارثه، به فرماندهی این سپاه بزرگ انتخاب شد. هنوز سپاه حرکت نکرده بود که پیکی از مدینه به قرارگاه رسید و این خبر را آورد که رسول خدا(ص) در حال بسیار سختی است و ممکن است از دنیا برود.
آیات و روایات
در قرآن مجید، آیات متعددی راجع به فلسطین آمده است، که بیشتر در باره قوم بنی اسرائیل در این سرزمین است. در این آیات از جمله در آیات 4 تا 7 سوره اسراء ، عمدتاً به فساد این قوم در زمین و برتری جوییهای ایشان اشاره شده است.
در قرآن مجید و روایات معصومان(ع) تعابیر گوناگونی درباره سرزمین فلسطین آمده که از آن جمله:
الف ـ سرزمین مبارک: قرآن در سوره اسراء میفرماید: «سُبحانَ الَّذی أَسری بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إِلَی المَسجِدِ الأَقصَی الَّذی بارَکنا حَولَهُ...»[9] جمله «بارَکنا حَولَهُ» بیانگر این مطلب است که مسجدالاقصی، علاوه بر این که خود سرزمینی مقدس است، اطراف آن نیز سرزمینی مبارک و پربرکت از نظر مادی و معنوی است.
ب ـ سرزمین مقدس: قرآن میفرماید: «یا قَوْمِ ادْخُلُوا الأرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِی کتَبَ اللَّهُ لَکمْ.»[10] بنابر نظر مفسران « الأرْضَ الْمُقَدَّسَةَ» همان بیتالمقدس و اطراف آن است. این سرزمین مقدس در طول تاریخ کانون پیامبران بزرگ خدا و خاستگاه نور توحید و خداپرستی بوده است.[11]
ج ـ جایگاهی نزدیک: قرآن میفرماید: «وَاسْتَمِعْ یوْمَ ینَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ»[12]بنابر نظر مفسران، «مکان قریب» همان صخره بیتالمقدس است.
احادیث: همچنین در احادیث متعددی که از پیامبراسلام و ائمه(ع) در خصوص فضایل بیتالمقدس نقل شده، اهمیت این سرزمین بیشتر روشن میشود. از جمله حضرت علی(ع) فرموده است: « لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَّا إِلَى ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ»[13] جز به سوی سه مسجد حرکت نکنید ـ بار سفر نبندید ـ مسجدالحرام، مسجد رسولالله و مسجدالاقصی.
همچنین پیامبر اسلام(ص) شهرهای بهشتی را مکه، مدینه و بیت المقدس[14] خواندند.
اماکن و جایگاههای بیتالمقدس
در شهر بیتالمقدس، اماکن و جایگاههای مقدس فراوان است؛ که برخی مربوط به مسیحیان و یهودیان میباشد و بعضی از آنها نیز به مسلمانان تعلق دارد. البته اماکن و جایگاههایی که به طور مشترک مورد احترام پیروان ادیان (مسلمانان، مسیحیان و یهودیان) قرار دارند نیز، در این شهر به چشم میخورد.
حرم شریف (مسجدالاقصی و مسجدالصخره): مهمترین اماکن و جایگاههای مقدس این شهر از نظر مسلمانان، مسجدالاقصی و مسجدالصخره (قبة الصخره) است. مسجدالاقصی دومین مسجد بزرگ اسلام، نزد مسلمانان پس از مکه و مدینه از اهمیت والایی برخوردار است. فاصله این مسجد از مسجدالصخره، حدود پانصدمتر میباشد. پیرامون آنها مجموعهای از اماکن و جایگاههای مقدس دیگر قرار دارد. به همین دلیل، تمام این منطقه را که بیش از صدهزار متر مربع (104900متر مربع) است، «حرم شریف» میگویند. البته به همه این مجموعه، مسجدالاقصی نیز گفته میشود. حتی بعضی مورخان و پژوهشگران، تمام شهر بیتالمقدس را مسجدالاقصی میدانند.
پس از آن که مسلمانان در سال پانزدهم هجری، بیتالمقدس را فتح کردند، ساختمان اصلی مسجدالاقصی را بنا نمودند. در آن زمان که مسلمانان وارد این شهر شدند، از پرستشگاه و اماکن مقدس قدیمی تقریباً چیزی به جا نمانده و در اثر گذشت زمان و حوادث مختلف از بین رفته بود. به همین دلیل، مسلمانان پس از تحقیق، محل اصلی پرستشگاه حضرت سلیمان را یافتند و مسجدالاقصی را در آن محل بنا کردند.[15] مسلمانان همچنین مساجد دیگری نیز در محدوده مسجدالاقصی بنا کردند که مسجدالصخره یکی از آنها میباشد. مسجدالصخره در همان محل مقدسی ساخته شدکه حضرت ابراهیم(ع) در آنجا مراسم قربانی به جا آورد و حضرت رسول اکرم(ص) نیز از آن محل به معراج و سیر آسمانها رفت. به همین دلیل، این مکان نیز مثل مسجدالاقصی برای مسلمانان بسیار محترم و مقدس است؛ همچنان که مورد احترام مسیحیان و یهودیان نیز هست.
ابواب بیتالمقدس: در بیتالمقدس ابواب گوناگونی وجود دارد، که هر یک به نوعی با زندگی پیامبران ارتباط داشته است؛ از جمله: باب داوود(ع)، باب سلیمان(ع) ، باب حطّه (قرآن از آن یاد کرده است؛«َقُولُوا حِطَّةٌ» و آن ذکر «لااله الاالله» است)، باب محمد(ص)، بابالتوبه، بابالرّحمه، باب سکینه (محراب حضرت مریم(ع) که فرشتگان برایش میوه بهشتی آوردند).
مساجد و زیارتگاهها: در شهر بیتالمقدس و حومه، علاوه بر مسجدالاقصی، 36 مسجد دیگر وجود دارد که از جمله آنها میتوان به مسجد و مقبره ابراهیم خلیلالله(ع) اشاره کرد.
علاوه بر آن، مقبرهها و زیارتگاههای بسیاری از رهبران بزرگ اسلام و اصحاب پیامبر اکرم(ص) در این شهر واقع است.[16]
بیتالمقدس در عصر ظهور
درباره آینده بیتالمقدس نیز نکاتی بسیار شنیدنی در روایات اسلامی وجود دارد؛ روایاتی نظیر اینکه، صور در آنجا دمیده میشود و محشر از آنجا شروع میشود. روایات مربوط به سرزمین فلسطین و حوادث و شخصیتهای آن در زمان ظهور حضرت مهدی ـ (عج) نیز بر اهمیت جایگاه فلسطین در جهان اسلام افزوده است. بنابر نقل روایات، حضرت مهدی(عج) از مکه به بیتالمقدس مهاجرت میکند و در آنجا ساکن میشود. ایشان نسخههای اصلی تورات را از درون غاری در انطاکیه و کوهی در فلسطین و دریاچه طبریه بیرون میآورد، و با استناد به آن، یهودیان را محکوم و نشانهها و معجزاتی برای آنان آشکار میکند. برخی یهودیان که بعد از نبرد آزادی قدس، جان سالم به در میبرند، تسلیم آن بزرگوار میشوند و آنان که تسلیم نمیشوند از کشورهای عربی اخراج میشوند.[17]
از روایات چنین برمیآید که بزرگترین جنگهای سفیانی، نبرد بزرگ فتح فلسطین و جنگ با حضرت مهدی(عج) است، که یهودیان و رومیان در این نبرد سفیانی را پشتیبانی میکنند، و غائله با کشته شدن سفیانی و پیروزی حضرت حجت(عج) و آزادی فلسطین و ورود آن حضرت به قدس پایان میپذیرد.
فلسفه حمایت از مظلوم در جمهوری اسلامی
از آنجا که ملت ایران، مسلمان و نظام برگرفته از اراده ملی آن نیز اسلامی است، بنابر اصول مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ضروری است در سیاستگذاریهای داخلی و خارجی خود به آموزههای دینی به ویژه قرآن مجید تمسك جوید. قضیه فلسطین و حمایت جمهوری اسلامی ایران از ملت مسلمان آن نیز بخشی از آن آموزهها است. اما متأسفانه مدت زمانی است كه توسط ابزارهای رسانهای و دستگاههای تبلیغاتی نظام سلطه جهانی تبلیغ میشود كه با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی مردم ایران و تورم فزایندهای كه در آن وجود دارد، چرا جمهوری اسلامی ایران با وجود این همه مشكلات، باز به مردم فلسطین كمك مالی و حتی از نهضت آن حمایت تسلیحاتی میكند؟!
هر چند وجود پارهای از مشكلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... در سطح كشور، واقعیتی غیرقابل انكار است كه برای برون رفت از این وضعیت و دستیابی به وضعیت مطلوبتر، تلاشهای مضاعفی لازم است؛ اما القاء این نوع تبلیغات به مردم هدفی جز تأمین امنیت پایدار رژیم جعلی صهیونیستی و تداوم سیاستهای توسعهطلبانه تروریستی و تجاوزكارانه این رژیم در منطقه و جلوگیری از پیام جهانی انقلاب اسلامی ایران در بیداری ملل مسلمان منطقه ندارد.
به همین لحاظ ضروری است برای آگاهیبخشی و تبیین حقیقت و ماهیت دفاع از فلسطین، به این چند نكته اساسی توجه شود:
الف. قرآن و منابع دینی: قرآن مجید در آیات متعددی بر حمایت از ملل مظلوم تأكید ورزیده است؛ از جمله:
1. «أُذِنَ لِلَّذینَ یقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ • الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یذْكَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ كَثیراً وَ لَینْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزیزٌ»[18] در این آیه علت اذن در جهاد را "مظلومیت" و مورد ظلم قرار گرفتن و اخراج از كاشانه و آواره ساختن مؤمنان از وطن خود از سوی ستمگران میداند.
2. «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَیهِمْ مِنْ سَبیلٍ • إِنَّمَا السَّبیلُ عَلَى الَّذینَ یظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم»[19]
3. «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِیا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصیراً»[20]
همچنین در سنت نبوی و ائمه معصومان(ع) نیز سفارش زیادی به این امر شده است؛ چه این كه در اسلام، مسئولیت مقابله با تهدید و ارعاب وظیفهای همگانی است كه باید یكپارچه، در برابر عوامل آن ایستاد و از مظلوم دفاع كرد. دستور نورانی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) مبنی بر این كه «همواره با خصم ظالم و یار و یاور مظلوم باشید»[21] بیانگر تعالی اصول حقوقی اسلام و حقانیت این نظام حقوقی میباشد. پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) نیز فرمود: «من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم.»[22] هركس فریاد دادخواهی هر مظلومی ـ اعم از مسلمان یا غیرمسلمان ـ را بشنود كه مسلمین را به یاری میطلبد، اما به كمك او نشتابد، مسلمان نیست. یا فرمود: « مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[23] و در روایت دیگر فرمود: «یاری نمودن ضعیفان، بهترین و بافضیلتترین صدقههاست.»[24]
پیامبر اسلام(ص) میفرماید: حكایت مؤمنان در دوستی و مهربانی، چون اعضای یك پیكر است؛ وقتی یكی از آنها رنجور شود، دیگران به مراقبت و حمایت از او همداستان میشوند.[25]
پس براساس اصول و مبانی اسلام، جامعه اسلامی پیكره واحدی است و مسلمانان نمیتوانند در قبال سایر مسلمانان بی تفاوت باشند. این همبستگی عمیق اسلامی، تعاون اسلامی را نیز به همراه دارد؛ به این معنا كه مسلمانان در كلیه امور و شوؤن مشترك اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود، موظف به همكاری و همیاری یكدیگرند.
ب. اصول و قوانین جمهوری اسلامی: در این خصوص ضروری است توجه نمود که: اصول و قوانین نظام و انقلاب اسلامی، ناشی از آموزههای دین مبین اسلام است؛ لذا از بدو شكلگیری تاكنون، اهداف خود را منحصر به برپایی حكومت اسلامی در ایران نكرده است؛ بلكه خود را موظف به آزادی و بیداری سایر ملل مظلوم جهان و حمایت از حقوق آنان میداند. براساس تحقق عملی حاكمیت ملی، دولت به نمایندگی از تمام افراد مردم، موظف به ایفای «تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان» است. به همین جهت، ضمن آنكه «موظف است سیاست كلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد.» در اعمال سیاست خارجی «دفاع از همه مسلمانان» را باید وجهه همت خود سازد.[26]
بر این اساس جمهوری اسلامی ایران تاکنون، حمایتهای بیدریغ مادی و معنوی خود را در ـ حد امكانات و شرایط بینالمللی ـ از ملتهای مظلوم به عمل آورده است (مانند حمایت از مردم ستمدیده آفریقای جنوبی، مسلمانان بوسنی ـ هرزگوین، افغانستان، قفقاز، لبنان و فلسطین و ...).
همچنین از آنجا كه مشكل اسرائیل مربوط به همه جهان اسلام است و تمامی مسلمانان مورد تهدید هستند، نجات ملت فلسطین و تشكیل دولت مستقل و طرد و نابودی اسرائیل، پیوسته مورد اهتمام مسئولان، مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است و در این جهت، تدابیر قانونی و انواع حمایتهای مالی، معنوی، تبلیغاتی و... صورت گرفته است.
قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین[27] خطوط اصلی سیاست حمایت از مردم فلسطین را چنین مقرر داشته است:
1. اعتقاد بر تعلق فلسطین به ملت فلسطین و غاصب بودن اسرائیل و حمایت از مردم ستمدیده، آواره و مبارز فلسطین تا رسیدن به حقوق حقّه خویش به هر نحو ممكن ؛ 2. تشكیل صندوق كمكهای انسانی جهت حمایت از مردم فلسطین، آوارگان و مبارزان فلسطینی؛ 3. حمایت معنوی و مادی از خانواده شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودان سرزمینهای اشغالی به وسیله بنیاد شهید؛ 4. اعطای بورس تحصیلی دانشگاهی به داوطلبان فلسطینی؛ 5. تشكیل كمیته دائم نظارت بر اجرا، پیگیری و هماهنگیهای لازم نسبت به امور فلسطین و ارائه گزارش به مجلس شورای اسلامی؛ 6. حمایتهای تبلیغاتی مؤثر برون مرزی از سوی سازمانهای مربوط (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی)؛ 7. تعیین و پیشنهاد رسمیت «بیت المقدس» به عنوان موطن و مركز دولت اسلامی در تبعید فلسطین به كشورهای اسلامی؛ 8. تحریم رابطه اقتصادی نسبت به تمام مؤسسات و شركتهای وابسته به صهیونیستها در سطح جهان.
این مواضع فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، حداكثر حمایتی است كه تاکنون جمهوری اسلامی ایران از فلسطینیان آواره و اخراج شده از كشورشان به عمل میآورد.[28]
ج. ضرورت حفظ امنیت و منافع ملی: حیطه و گسترة وظایف و مسئولیتهای نظامها، فقط در درون مرزهای آن كشورها محدود نمیشود؛ بلكه دولتها جهت دستیابی به اهداف خود در سطح داخلی و خارجی (از قبیل تأمین امنیت و منافع ملی و تحقق آرمانهای ایدئولوژیك) ناچارند تا محدوده عملكرد و اقدامات خود را به بیرون از مرزهای بینالمللی، گسترش داده و در عرصه معادلات و رقابتهای بینالملل شركت فعال داشته باشند. امروزه به دلیل گسترش ارتباطات و تكنولوژی، جهانی شدن اقتصاد و... ـ كه مرزهای ملی كشورها را درنوردیده است ـ دولتی از توانایی بیشتر در سامان دادن به مسائل داخلی و تأمین امنیت و رفاه در سطح جامعه و تعقیب آرمانهای ایدئولوژیك خود بهرهمندتر است كه به صورت فعال، در مناسبات، معادلات و رقابتهای بینالمللی حضور داشته باشد و در چارچوب اصول سیاست خارجی خویش، نقش مؤثری را در تأثیرگذاری بر تحولات منطقهای و بین المللی ایفا كند و از آنها جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود استفاده نماید.
بنا بر این انجام حمایتهای اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی در حد وسع و توان از ملتهای مسلمان دیگر ـ خصوصاً فلسطین ـ نه تنها با منافع ملی ما تعارض ندارد، بلكه در راستای تأمین منافع ملی ایران به حساب میآید؛ زیرا:
اولاً، منافع ملی یك كشور، فقط در مرزهای جغرافیایی آن محدود نمیشود. لذا نظامها به میزان هزینههایی كه در كشورهای دیگر مبذول میدارند، از توان و قدرت تصمیمگیری و تأثیرگذاری بیشتری نیز در آینده آن كشور و معادلات منطقهای برخوردار میباشند.
ثانیاً، حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضی و امنیتی ملی كشور ـ كه از عناصر كلیدی و حیاتی تشكیل دهنده منافع ملی است ـ نیازمند صرف چنین هزینهها و كمك به ملتهایی است كه در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند.
واقعیت آن است كه مردم مظلوم و مبارز فلسطین، از ما نیز دفاع میكنند و ما كمترین وظیفه خود (تداركات و پشتیبانی) را انجام میدهیم. هستههای مقاومت و نهضتهای آزادیبخش در سراسر جهان اسلام، به عنوان یكی از مهمترین اهرمهای قدرت برای جمهوری اسلامی است كه ابرقدرتها را ترسانده و موجب بازدارندگی آنها از عملی كردن نیات امپریالیستی آنان میگردد.
ثالثاً، آیندهنگری و تأمین منافع بلند مدت، خود بهترین دلیل بر انجام چنین اقداماتی است؛ زیرا آرمانها و اهداف توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی، هرگز به فلسطین محدود نیست؛ بلكه آنان آرزوی سیطره بر جهان اسلام و خصوص امالقرای آن (جمهوری اسلامی ایران) را در سر میپروراند. آنچه در شرایط کنونی مسأله فلسطین را برای جهان اسلام از اهمیت ویژهای برخوردار نموده، موضوع اشغال آن به وسیله صهیونیسم و استکبار جهانی و رویارویی جهان غرب با جهان اسلام است. بهگونهای که اشغال فلسطین، هرگز اشغال یک سرزمین و یک کشور نیست؛ بلکه ایجاد یک کانون استعماری ضداسلامی ـ آن هم در قلب جهان اسلام ـ در جهت نابودی جهان اسلام و جلوگیری از شکلگیری تمدن اسلامی است. از این رو قضیه فلسطین علاوه بر بعد دینی، با استقلال، امنیت و منافع ملی سایر کشورهای اسلامی نیز شدیداً در ارتباط است. این واقعیتی است که هم از آرمانها، اصول و برنامههای نژادپرستانه توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی (شعار گسترش اسرائیل از نیل تا فرات و ادعای تصاحب بسیاری از اماکن اسلامی) و هم از نظر تاریخی و عملکرد آن رژیم در قبال مردم فلسطین و کشورهای همجوار آن و بالاخره جهان اسلام، به خوبی قابل اثبات است. بنابراین رژیم صهیونیستی برای کشورهای منطقه و جهان اسلام تهدیدی بسیار جدّی است.
نکاتی درباره حمایت از فلسطین
براساس مطالب یادشده در خصوص كمك ایران به مسلمانان فلسطین گفتنی است:
یكم: بخشی از این كمكها (مانند مواد غذایی، دارو، پوشاك و...) در شرایط فعلی، حیاتی بوده و از مسئولیتهای فراملی نظام اسلامی محسوب میشود.
دوم: با توجه به نیازهای ضروری و حیاتی مردم فلسطین و امكانات نسبتاً خوب كشورمان، كمكها محدود بوده و تأثیر منفی در روند آبادانی و حل مشكلات اقتصادی و معیشتی ما بر جای نمیگذارد. به علاوه نتایج مثبتی را در كوتاه مدت و طولانی مدت، در سطح منطقهای و بینالملل، برای كشورمان به ارمغان میآورد.
سوم: میزان كمكها وقتی در سطح افراد نگریسته شود، زیاد به چشم میآید (مثلاً صد كامیون)؛ اما همین میزان در سطح كلان بسیار اندك است؛ یعنی، ارزش مادی آن كمكها برای آحاد ملت، رقم بزرگی است؛ ولی در سطح یك كشور یك رقم جزیی به شمار می رود كه اگر بخواهند همان میزان كمك را در داخل بین همه مردم آن كشور تقسیم كنند، بسیار ناچیز است. البته بر اساس روایتی، همان طور كه كمكهای فردی موجب افزایش نعمت و بركات الهی است، كمكهای اجتماعی نیز چنین است.
چهارم: فشارها و مشكلات جامعه هراندازه زیاد باشد، در برابر وضعیت پیش آمده برای برادران و خواهران آواره فلسطینی و... اصلاً قابل قیاس نیست.
پنجم: مسلمانان امت واحده و دارای سرنوشت مشتركی هستند. استعمارگران همواره در پی جداسازی و تفرقه میان ملتهای مسلماناند تا از این رهگذر، سلطه خود را بر جهان اسلام بیشتر سازند. بنابراین اگر ما دست از یاری برادران مظلوم مسلمان خود برداریم، در واقع به پارهسازی امت واحد اسلامی ـ كه هدف دشمنان است ـ كمك كردهایم.
ششم: امروزه در تمام جهان سرمایههایی برای كمك به جوامع محروم اختصاص داده میشود و در این حركت انسان دوستانه مسلمانان و جمهوری اسلامی، باید جلودار باشند. حتی كشورهای بزرگ و سلطهجوی جهان (مانند آمریكا) به رغم وجود مشكلات بسیار داخلی، باز هم در جهت اهداف و منافع نامشروع خود، كمكهای بسیار زیادی را به اسرائیل ـ كه واقعاً هیچ بهرهای برای ملت آمریكا ندارد ـ ارسال مینمایند.
سوتیتر
اولاً، منافع ملی یك كشور، فقط در مرزهای جغرافیایی آن محدود نمیشود. لذا نظامها به میزان هزینههایی كه در كشورهای دیگر مبذول میدارند، از توان و قدرت تصمیمگیری و تأثیرگذاری بیشتری نیز در آینده آن كشور و معادلات منطقهای برخوردار میباشند. ثانیاً، حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضی و امنیتی ملی كشور نیازمند صرف چنین هزینهها و كمك به ملتهایی است كه در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند. هستههای مقاومت و نهضتهای آزادی بخش در سراسر جهان اسلام، به عنوان یكی از مهمترین اهرمهای قدرت برای جمهوری اسلامی است كه ابرقدرتها را ترسانده و موجب بازدارندگی آنها از عملی كردن نیات امپریالیستی آنان میگردد.
پینوشتها:
[4] . اسراء: 1.
[5] . دایرة المعارف تشیع، ج3، ص558.
[6] . معصومین، علی، قصههای اماکن مقدس، بیت المقدس، ص19.
[7] . پیشین، ص20.
[8] . پیشین، صص40.39.
[9] . اسراء: 1.
[10] . مائده: 21.
[11] . تفسیر نمونه، ج12، ص10.
[12] . ق:41.
[13] . بحار الأنوارج96 ؛ ص240 ح2.
[14] . إِنَّ لِلَّهِ خِيَاراً مِنْ كُلِّ مَا خَلَقَهُ ... فَأَمَّا خِيَارُهُ مِنَ الْبِقَاعِ فَمَكَّةُ وَ الْمَدِينَةُ وَ بَيْتُ الْمَقْدِسِ بحار الأنوار؛ ج93 ؛ ص373ح.
[15] . معصومی، علی، همان، ص46.
[16] . فصلنامه حضور، ش 40، بهار1381، ص112.
[17] . برای آگاهی بیشتر رک: کورانی، علی، عصر ظهور، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ص340-333.
[18] . حج: 40و39..
[19] . شوری: 42و.41.
[20] . نساء: 75.
[21] . كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً نهج البلاغة ، نامه 47.
[22] . الكافي ج3، ص: 419ح5.
[23] . همان، ج2 ؛ ص163ح 1.
[24] . عَوْنُكَ الضَّعِيفَ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَةِ. الكافي ج5 ؛ ص55 ح2.
[25] . نهج الفصاحه، ش2712..
[26] . قانون اساسی، اصول6،11،56،153.
[27] . مصوب 19/2/69 مجلس شورای اسلامی.
[28] . برای آگاهی بیشتر ر. ك. جهان اسلام از دیدگاه امام خمینی.