
سایه Mobile Networks بر روابط ایرانی!
کارشناسان حوزه فضای مجازی، استفادههای اولیه از شبکههای ارتباطی مجازی را به سالهای 1997م و فضاهایی مانند "ششدرجه" یا Six Degrees که امکان داشتن پروفایل شخصی و آشنایی با دیگران را میداد، بازمیگردانند. از آن زمان و تا ظهور برنامههای ارتباطی موبایلی، سایتهای متنوعی ایجاد شد. پس از حضور گوشیهای هوشمند، این ارتباطات وارد دوره جدیدی شد.
بیش از یک دهه از حضور موبایل در زندگی ایرانیها میگذرد. در این مدت این وسیله با تغییرات جهانیاش متحول شد. ایرانیها نیز در این سالها سعی کردند تا خود را با این تحولات تطبیق دهند. هرچند که در ایران فاصله مشخصی با فناوری جهانی وجود داشته و دارد، اما به هر روی، ایرانیها با نسل جدید موبایلهای هوشمند، با شبکههای اینترنتی جهانی همراه شدند. به مرور تمرکز بر روی فیسبوک در ایران به دیگر شبکههای تلفن همراه مانند ویچت، واتساپ، وایبر، لاین، تانگو، و... نیز کشیده شد؛ تا جایی که سایت الکسا در آمار خود، بزرگترین گروه مخاطبان وایبر را ایرانیان معرفی کرد! در حال حاضر چیزی حدود 42 میلیون نفر ایرانی در شبکههای اجتماعی فعال هستند. این تعداد همه اقشار جامعه و همه ردههای سنی را در بر گرفته است. به گفته کارشناسان، با توجه به نقش تاثیرگذار اینترنت و شبکههای ارتباطی بر روی جامعه، نمیتوان منکر تاثیرگذاری شبکههای ارتباطی جدید بر خانواده و روابط زناشویی شد.
بهمن ماه 93، مدیر کل دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت کار و رفاه اجتماعی، از تاثیر معنادارِ شبکههای اجتماعی مجازی بر روی طلاق و روابط زناشویی سخن گفت. سپس معاون اجتماعی ناجا، نیز از نتایج منفی استفاده از این شبکهها گفته بود. وی ضمن اشاره به خاصیت قبحزدایی این شبکهها گفت: «شواهد نشان میدهد شماری از کسانی که رو به کجروی اخلاقی مینهند و در دام مفاسد اخلاقی گرفتار میشوند، متاثر از این فضا هستند و بیم آن میرود که گسترش دامنه استفاده از فضای وایبر نرخ وقوع طلاق را به صورت نگرانکنندهای فزونی بخشد.» از نظر کارشناسان، افرادی که به هر دلیل نتوانسته و یا نمیتوانند روابط عمومی و اجتماعی مناسبی با دیگران برقرار کنند، بیش از همه به این شبکهها روی خواهند آورد. این استفاده زمانی مسئلهزا خواهد شد، که موجب تضعیف نهادهایی اجتماعی از جمله خانواده شود.
الهه وفایی (روانشناس) ضمن ذکر این نکته که آمار مراجعان به کلینیکهای روانشناسی به دلیل تاثیر این شبکهها بر زندگیشان، اخیرا کمتر شده و موج اولیه استفاده از این شبکهها کاهش یافته، میگوید: شیوع استفاده از این فناوری و راههای ارتباطی در میان همه اقشار جامعه اعم از استاد دانشگاه، مدرس موسیقی، کارمند و... وجود دارد. خیلی از این افراد در پی اصلاح وضع موجود هستند و بسیاری دیگر پس از خوردن شکستهای عاطفی ناشی از خیانت در اثر رابطه مجازی با دیگری، برای بهبود شرایط روحیشان نیاز به کمک روانشناسی دارند. وی با ذکر مصادیقی درباره اختلافات زناشویی ناشی از این شبکهها گفت: بنابر مراجعه و تماسهای مردم، روابط فرازناشویی و یا خیانتها، اکثرا از جانب مردها و از طریق نرمافزارهایی مانند تانگو، لاین، ویچت و... که لزوما نیازی به داشتن شماره مخاطب نیست، انجام میشوند. زنان نیز در بسیاری موارد به دلیل خوردن شکستهای عاطفی ناشی از خیانت و جدایی، در رفتاری که بیشتر نوعی مقابلهبهمثل است، درگیر روابط عاطفی جدیدی در این شبکهها و فضاهای مجازی میشوند، تا خلاء عاطفیشان را از آن طریق جبران و سرشان را گرم کنند! این روانشناس همچنین به دلایلی مانند کنجکاوی آشنایی با دیگران و به خصوص جنس مخالف و خستگی و مشکلات ناشی از روابط زناشویی، در استفاده از این شبکهها اشاره کرد.
آرش دولتشاهی (وکیل پایه یک دادگستری) میگوید: آمار مشخصی از طلاقهایی که در پی این شبکهها رخ میدهند وجود ندارند؛ اما به طور کلی و با توجه به پروندههایی که در دادگاههای خانواده وجود دارد، نمیتوان تعداد آن را زیاد دانست. هنوز هم دلیل اکثر طلاقها مسائل و «مشکلات اقتصادی» و پس از آن «اعتیاد» است. البته یکی از دلایل عمده رجوع افراد به این شبکهها نیز مشکلات اقتصادی است؛ فرد کمبودهای مالیاش را با این شبکههای اجتماعی پر میکند و بهجای اینکه خود، همسر و خانوادهاش را با صرف هزینه به تفریح، گردش و... ببرد، خود را با این شبکهها که هزینهای نیز ندارند مشغول میکند.
در کنار کارشناسانی که از روزافزونی تاثیر منفی شبکههای ارتباطی مجازی و موبایلی بر زندگی خانوادگی و زناشویی سخن میگویند، کارشناسان دیگر معتقدند باید عمیقتر به این مشکلات نگاه کرد. این کارشناسان مقصر اصلی دانستن این شبکهها را نوعی فرافکنی و فرار از مشکلات بنیادین میدانند. دکتر افسر افشارنادری –جامعهشناس خانواده- معتقد است روی آوردن افراد به این شبکهها علتهای اجتماعی زیادی دارد. وی تصریح میکند که «رجوع زیاد مردم به شبکههای ارتباطی مجازی، از خلاءهای جامعه نشات میگیرد و بخشی از این استفاده زیاد شبکهای، به مشکلات خانواده و درگیریهای زناشویی بازمیگردد.» این جامعهشناس همچنین معتقد است ریشه اصلی افزایش طلاق به مشکلاتی بازمیگردد که ما به آنها توجه نشان نمیدهیم؛ از جمله عمده مسائل اقتصادی پیرامون ازدواج. منبع: فرارو
از تعلل به مستی
دکتر نصرالله پورجوادی در یادداشتی در فضای مجازی، درباره بهترین کتابی که در حوزه عشق، خوانده است، نوشت: بهترین کتابی که من درباره عشق خواندهام «سوانح» احمد غزالی است. نظیر آن در هیچ زبانی نیست. اگر هم باشد من ندیدهام. راجع به ماهیت عشق است، چگونگی پیدایش آن، رابطهاش با جان و دل، رابطهاش با حسن و زیبایی، با درد و بلای عشق، بیدردی عشق، فراق و وصال، حقیقت وصال، همهاش سخن گفته است.
کلمه «شاهکار» بهراستی برازنده این کتاب است و من بیشتر عمرم را، بیش از چهل سال، صرف آن کردهام و بعد از این هم خواهم کرد. در اول کتاب، غزالی نکتهای میگوید خطاب به خواننده، یا دوستش که از او تقاضا کرده بود که این کتاب را برایش بنویسد. میگوید: من این کتاب را "محض تعلل کردن" نوشتم. یعنی چه؟ تعلل کردن در تصوف یعنی چیزی را بدل چیز دیگری به کار بردن؛ برای تسکین و تسلی خاطر. بچه گریه میکند؛ شیر میخواهد. مادرش به جای این که پستانش را در دهان او بگذارد، پستانک میگذارد. بچه هم آرام میشود و مک میزند. کرمانیها به پستانک میگویند « گول زنو». تعلل کردن نوعی گول زدن است. کسی که یک عمر درباره عشق، کتاب میخواند خودش را گول میزند. عشق را باید ورزید. باید رفت عاشق شد. دردش را باید چشید. باید ناز معشوق را خرید. باید خوار و ذلیل شد. گرفتار درد فراق شد. با آتش شوق سوخت.
برادر بزرگ احمد غزالی، همان غزالی معروف میگفت: اگر شراب را در یقهات بریزی که مست نمیکنی، بالام جان! باید شراب را بخوری تا مست کنی. فلسفه خواندن هم تعلل کردن است. کسانی که کتاب فلسفه میخوانند خودشان را گول میزنند. در قدیم، قدیمها فلسفه روش زیستن بود. روش که میگویم یعنی رفتن، کردن، شدن. فلسفه را زندگی میکردند. فلسفه راه زندگی بود و فیلسوف این راه را میرفت. اما از یک زمان به بعد، شاید از زمان ارسطو، یا قبل از آن، فلسفه شد، به قول هملت، حرف، حرف، حرف! این یعنی تعلل کردن.
رواقیون و نوافلاطونیان شاید آخرین فیلسوفها در غرب بودند. در شرق هم بودند. در عالم اسلام هم تعلل میکردند. سهروردی و بعضی دیگر سعی کردند با کمک گرفتن از تصوف از تعلل بیرون بیایند.
امروزه همهاش تعلل است. کسانی که به دانشگاه میروند و فلسفه میخوانند تعلل میکنند. فقط گاهی، در بعضیها، جرقههایی دیده میشود. این وسطها مادر شیر پاک خوردهای پیدا میشود که پستان در دهان بچه میگذارد و بچه طعم شیر را در کام خود میچشد و پایین رفتن آن را از گلوی خود حس میکند و سیر میشود و، به قول قدیمیها، مست میکند. منبع.ایبنا
پرفروشترین کتاب سال آمریکا پس از یازده سپتامبر
کارن آرمسترانگ مؤلف «محمد؟ص؟، زندگینامه پیامبر اسلام» از برجستهترین صاحبنظران دین در جهان انگلیسی زبان است که هفت سال از عمرش را در مسلک راهبهای کاتولیک سپری کرده است. او نویسنده کتابهای معروف «تاریخ خداباوری»، «اسلام: تاریخی کوتاه» و «کتاب بودا» میباشد. وی در سال 1999 مفتخر به دریافت جایزه رسانه شورای امور عمومی مسلمانان شد.
انگیزه اصلی آرمسترانگ در نوشتن کتاب «محمد؟ص؟، زندگینامه پیامبر اسلام» دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی نسبت به چهره نورانی پیامبر اسلام؟ص؟، است که پس از انتشار کتاب «آیات شیطانی» سلمان رشدی در غرب به سختی دچار ابهام شده بود. این کتاب پس از حادثه یازده سپتامبر عنوان پرفروشترین کتاب سال آمریکا را به دست آورد. نویسنده در بخشی از مقدمهای که بر این کتاب نوشته میگوید: «من این کتاب را به این خاطر نوشتم که در واقع افسوس میخورم که سیمای محمد؟ص؟ برای مردم غرب فقط تصویری باشد که کتاب رشدی ارائه میدهد. حتی اگر میفهمیدم که هدف او از این داستان چه بوده است، باز هم بیان حقایق مربوط به سیمای واقعی محمد؟ص؟ برایم بسیار مهم میبود؛ زیرا محمد؟ص؟ پیامبر اسلام را یکی از نوادر تاریخ بشریت یافته بودم... .»
نویسنده تاکید میکند که اکنون ما به داستان واقعی زندگی محمد ؟ص؟ در این مقطع خطرناک نیازمندیم و نباید اجازه دهیم که متعصبان خیرهسر اسلامی، با تحریف زندگی پیامبر؟ص؟ به نفع خود، از آن سوء استفاده کنند. به علاوه مسائل بسیاری هست که ما میتوانیم از زندگی محمد؟ص؟ بیاموزیم؛ اینکه چگونه باید در این دنیای کاملاً متغیر رفتار کرد.
کیانوش حشمتی مترجم کتاب، نیز درباره این اثر مینویسد: «همانگونه که نویسنده خود شرح میدهد، در تدوین این کتاب از منابع چهار تاریخدان بزرگ اسلامی استفاده کرده است. اگرچه با توجه به سابقه زندگی وی که نهایتاً راه تحقیق علمی را در شناخت ادیان انتخاب کرده و همچنین از متن کتاب بیطرفی او در اظهار تاریخ را میتوان درک کرد، ولی بدون شک مطالب گوناگونی نیز در این کتاب یافت میشود که با باورهای شیعیان در تضاد است. در نهایت آنچه در جمعبندی کتاب به آن میرسیم دفاعیهای است پرافتخار از زندگانی و تلاشهای پیامبر گرامی اسلام در انجام ماموریت الهی وی.»
کتاب حاضر در 10 فصل سامان یافته و عناوین آن شامل: «محمد، دشمن»، «محمد، انسان الهی»، «جاهلیت»، «وحی»، «بشارت دهنده»، «آیههای شیطانی»، «هجرت: راه جدید»، «جنگ مقدس»، «صلح مقدس» و «وفات پیامبر»، است.
چاپ پنجم کتاب «محمد؟ص؟، زندگینامه پیامبر اسلام» در 431 صفحه به بهای 22 هزار تومان از سوی انتشارات حکمت منتشر شده است. منبع: ایبنا
اختصاصات حدیثپژوهی استاد بهبودی
دکتر مجید معارف استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران، با نگاهی فهرستوار به محور فعالیتهای حدیثپژوه تازه درگذشته، استاد محمدباقر بهبودی گفت: ایشان در عرصه حدیثپژوهی کار خود را با تصحیح و تحقیق مزین به تعلیقات علمی بسیار و ارزندهای که از سنخ تألیف است، آغاز کرد. شاهکار تصحیح و تحقیق استاد بهبودی در کتاب «بحار الانوار» دیده میشود که به گفته ایشان، 10 سال به صورت شبانهروز، عمر خود را صرف این کار کرده است.مرحوم بهبودی بعد از آن به عرصه تألیف روی آورد که شاهکار وی، استخراج صحاح کتب اربعه و دو کتاب وزین «معرفة الحدیث» و «علل الحدیث» است. آرای خاص استاد بهبودی در حوزه علوم حدیثی در 10 نکته جای میگیرد؛ که عبارتاند از: اغماض از ضعف مشایخ اجازه؛ تفکیک بین سران و پیروان فرق انحرافی؛ اعتقاد به جرح خفی شیخ طوسی در باب سیزدهم «فی من لم یقرأ علی الائمه» (کتاب رجالی شیخ طوسی)؛ اعتقاد به اصالت رجال ابن الغضائری و انتقال یک نسخه غیر رسمی از این کتاب از سمت نجاشی تا سید بن طاوس؛ تضعیف مشایخ روایی در شرایط نقل از ضعفا و اعتماد به مراسیل که آن را مصداق تساهل علمی به شمار میآورد؛ درنظر گرفتن عدالت راوی با معیار اجتناب راوی از فسق تا صرف کذب و دروغگویی راوی؛ تفکیک بین احادیث تقیه و احادیث بر پایه کنایه؛ بیاعتمادی به سیره متأخران و اکتفا به صرف صحت روایات؛ احیای سنت علمی متقدمان در تحلیل متن روایات در مقابل سندگرایی متأخران؛ و سرانجام، من ایشان را اولین مؤلف در تاریخ حدیث شیعی میدانم که با شکلی ابتکاری در «معرفة الحدیث» تاریخ حدیث شیعه را به اختصار نگاشت و راه را برای امثال بنده باز کرد.
معارف ادامه داد: عرصه دیگر فعالیتهای پژوهشی استاد بهبودی، ترجمه است. وی پس از تصحیح کتب اربعه، دست به ترجمه صحاح کتب اربعه زد که ترجمه «صحیح الکافی»، «صحیح التهذیب» و «صحیح الفقیه» ثمره آن است. این آثار به زبان فارسی با عناوین «گزیده ...» به چاپ رسید. ایشان با این آثار به بومیسازی فرهنگ حدیثی خدمت کرد و ایرانیان معاصر توانستند از رهگذر ترجمه آثار بهبودی با روایتهای فقهی ارتباط برقرار کنند. استاد بهبودی تمایل نداشت با در دسترس قرار دادن ترجمههای روایات فقهی، در راه اجتهاد و تقلید مانع شود زیرا در مقدمه گزیده کافی نوشته است که من میخواهم ایرانیها با افکار اهلبیت؟عهم؟ مستقیم و بیواسطه ارتباط برقرار کنند اما قصدم این نیست که این نسخه رساله عملیه باشد که احیاناً مانع تقلید از آیات عظام شود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ایشان درباره «رجال نجاشی»، تحقیقاتی ارزنده کرد و تئوری آیتالله خویی را ــ که میگفت شیخ طوسی و نجاشی در قرن پنجم اگر کتابهای رجالی نوشتهاند به یک مجموعه اسناد رجالی از قرن دوم تا قرن خودشان متکی بودند و بنابراین شهادتهایشان به اعتباری نقل مستند حسی میشود ــ در جزوه «مآخذ رجال نجاشی» به اثبات رساند.
انتقادهای صورت گرفته به برخی آثار مرحوم بهبودی، محور دیگر سخنان معارف بود که در این زمینه اظهار کرد: ایشان در دوران حیات خود بهخصوص بعد از انتشار صحاح کتب اربعه مورد انتقادهای فراوانی قرار گرفت. همچنین به دلیل تعلیقاتی که بر کتاب «بحارالانوار» نوشت، انتقاد شد. کتاب «معانی القرآن» هم بعد از انتشار، واکنشهایی را از طرف برخی قرآنپژوهان به همراه داشت. یکی از مسائلی که همیشه ایشان را رنج میداد این بود که منتقدانی مقدمههای کتابهایش و یا «معرفة الحدیث» را خوب نخوانده بودند. اگر ما مقداری زحمت میکشیدیم و به ایشان نزدیک و با مبانیاش آشنا میشدیم شاید بسیاری از این انتقادها مطرح نمیشد. استاد بهبودی در 10 سال آخر عمر به این نتیجه رسید که متنی را منتشر کند تا پاسخی عملی به بعضی از منتقدان خود بدهد که چرا برخی روایات با سند صحیح را به عنوان صحاح در کتابهایش نیاورده است. ایشان بارها به من گفته بود که برای تک تک روایتهایی که حذف کردم، دلیل علمی دارم. منبع.ایبنا
«تاملی در منابع فلسفه اشراق»
نشست نقد و بررسی کتاب «سهروردی، افکار و آثار او: تأملی در منابع فلسفه اشراق» نوشته دکتر کریم مجتهدی، با حضور غلامعلی حداد عادل، حسن سید عرب، نجفقلی حبیبی، سیما سادات نوربخش و مالک شجاعی جشوقانی، در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
دکتر نجفقلی حبیبی در این نشست، با بیان اینکه مؤلف با نشانهگیری خاصی وارد داستانهای تمثیلی سهروردی شده و پیوند فلسفه اسلامی با فلسفه غربی را نشان داده است گفت: آنچه برای من در این کتاب خیلی مهم است و در تمام تحقیقاتی که درباره سهروردی منتشر شده نیست، یافتن رابطه سهروردی با فیلسوفان غرب است. همچنین تاکنون درباره سرنوشت فلسفه اشراق مطلبی بیان نشده است. مطالعه این کتاب نشان میدهد چگونه تفکر اسلامی سبب تحرکات در غرب شده و یافتن بنمایههای فکری فیلسوفان غرب از این راه راحتتر و کتاب از این بابت بسیار ارزشمند است. البته درست است در این سالها درباره سهروردی کار شده اما به این غنا نبوده است.
در ادامه دکتر سید عرب، عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام گفت: من وقتی شنیدم این کتاب چاپ شده به دنبال این انگیزه بودم که چرا استاد مجتهدی متخصص فلسفه غرب، این کتاب را نوشتهاند؟ البته برخی ممکن است از این موضوع تعجب کرده باشند که به نظر من این تعجب محلی ندارد چون اگر کسی درک درستی از تاریخ فلسفه و وحدت تفکر فلسفی در تاریخ آن داشته باشد، قائل به تفکیک حوزهها نیست؛ چرا که فیلسوف تاریخ فلسفه را یک جا درک میکند. قسم دوم سوالها درباره این کتاب این است که بر ما چه شده که دکتر مجتهدی، اشراق را به ما تذکر دادهاند که عهدمان را با آسمان از یاد نبریم؟! باید دید چه صدایی ایشان را فراخوانده که کتابی درباره سهروردی بنویسد؟ این کتاب در لحظه و حادثه نوشته شده و ما به تعبیر حافظ در دامگه حادثه به سر میبریم. این کتاب درباره عهد ما با اشراق است و اینکه مبادا به آغاز فصل سرد، ایمان بیاوریم. مبادا ما صبغه و پیشینهمان را در فلسفه از یاد ببریم. در کتاب ایشان همواره تذکری برای بیرون رفت از دامگه حادثه میبینیم. او میگوید در زمانه و عصر ما که به تعبیری مدرن است و سقفش کوتاه و مهر و ماه ما غبار آلود است و همه چیز در استیلای عقل مدرن است، مبادا انسان عهد خود را با اشراق فراموش کند.
وی با بیان اینکه فیلسوف در خلاء تصمیم نمیگیرد، گفت: مجتهدی به گذشته برگشته و با سهروردی گفتگو کرده است. شایگان در کتابی که درباره کربن نوشته گفته است: اگر کربن از هایدگر به سهروردی رفت آیا میتوان از سهروردی به هایدگر رفت؟ چاپ کتاب دکتر مجتهدی پاسخی به این سوال است.
سید عرب تصریح کرد: مجتهدی میتوانست درباره ملاصدرا، ابن سینا و ... کتاب بنویسد اما ایشان وقتی درباره سهروردی کتاب مینویسد به این دلیل است که سهروردی نماینده اخص فلسفه ایرانی اسلامی است. گونهای از اندیشه فلسفی ایرانی اسلامی در این کتاب مطرح شده و در واقع این اثر احیای این فلسفه است. وی گفت: بیش از هر چیز دیگری تذکر ایشان به فلسفه اشراق برای من جالب بود. اشراق مثل نفس کشیدن است نمیشود، یک بار نفس کشید و همیشه زنده بود. منبع.ایکنا
بیدادِ «فساد علمی»
متأسفانه در ماههای گذشته بحث گسترش فساد و تقلب علمی در مراکز دانشگاهی به موضوع و معضل بزرگی تبدیل شد. این اتفاق پس از افشای سرقتهای علمی چند استاد رشته فلسفه دانشگاههای معتبر کشور رخ داد.
دکتر سیدحسن حسینی استاد دانشگاه تهران، در گفتوگویی درباره ابعاد فساد علمی در کشور، گفت: در سطح جهانی، پدیده تقلب علمی، تا این حد در کشورهای توسعه یافته وجود ندارد. در حال حاضر، در این کشورها نرمافزاری درست شده است که از طریق آن میتوان به میزان کپیکردن مطالب پی برد. دانشجویی که در پژوهشش میزانی از تقلب نشان داده شود، در ابتدا تذکر میگیرد، و برای بار دوم آن دانشجو مردود خواهد شد. وزیر خارجه آلمان به این دلیل که سالها پیش یک پاراگراف تقلب در پژوهش دکترایش وجود داشت، خود از وزارت خارجه این کشور استعفا داد.
وی با اعلام نتایج یک پژوهش در این رابطه که توسط او و یکی از دانشجویانش تهیه شده است، اظهار کرد: پدیده تقلب علمی، سالهاست که در جامعه ما گسترش پیدا کرده است. در قالب پایاننامه نویسی، کارهای پژوهشی، مقالات ISI و ... . موسسات مشاوره آموزشی و پژوهشیای در تهران و شهرستانها تاسیس شدهاند. تا کنون 26 مرکز مشاوره پژوهشی و آموزشی در حوالی میدان انقلاب تهران شناسایی شدهاند که در این تحقیق با آنها گفتگو شده است. برخی از مؤسساتی که محتوای علمی تولید میکنند، تحت عنوان مشاوره تحصیلی و پژوهشی و دارای مجوز هستند! تعدادی از این موسسات نیز مجوز ندارند، اما میگویند کار ما غیرقانونی نیست؛ چون قانونی برای منع تولید متون علمی وجود ندارد! در ایران به این دلیل که در هیچ حوزهای قانون کپی- پیست رعایت نمیشود، در بحث تولیدات علمی نیز رعایت نشده است. طبق این تحقیق، قیمت تولید مطالب علمی در مقاطع و رشتههای گوناگون، متفاوت است؛ که برخی از آنها به شرح زیر است:
- پایاننامه مهندسی و فنی در مقطع کارشناسیارشد 4 تا 10 میلیون؛ پایاننامه مهندسی و فنی در مقطع دکترا 12 تا 17 میلیون؛ مقاله ISI در رشتههای فنی از 2میلیون تومان به بالاست؛ پروپوزال پایاننامه پزشکی 1 تا 2 میلیون؛پایاننامه پزشکی 5تا 7میلیون؛ پایاننامه پزشکی در شاخه ژنتیک 12 میلیون؛ ISI در پزشکی 1.5 تا 3.5 میلیون؛ پایاننامه کارشناسی علوم انسانی 1.5 میلیون؛ پایاننامه دکترای علوم انسانی 6 تا 12 میلیون؛ و... .
چرا دانشگاههای ما نمیتوانند؟!
دکتر حسینی با اشاره به نتایج تحقیق انجامشده توضیح داد: درصد قابلتوجهی از مراجعان به این مراکز را دانشجویان پیام نور و آزاد و تعداد کمتری از آنها را دانشجویان دانشگاههای معتبری مانند دانشگاه تهران و بهشتی تشکیل میدهند. وی درباره دلایل ایجاد این موسسات گفت: حال به سئوالی اساسی میرسیم، و آن اینکه به چهدلیل این موسسات ایجاد شدهاند؟ یکی از دلایل این است که کلاسهای دانشگاهی ما توان آموزش صحیح همه افراد را ندارند! اگر از این کلاسهای موسسات، افرادی بیرون میآیند که توان تولید پایاننامه، پژوهش، پروپوزال و... را دارند، پس چرا دانشگاههای ما نمیتوانند اینکار را بکنند؟!
بلای کمّیشدن علم در ایران
وی همچنین در ادامه اظهار داشت: دلیل دیگر این است که ما هرچه در سیستم آکادمیک جلو آمدهایم، نگاه کمیّ به آموزش عالی بر نگاه کیفی غلبه پیدا کرده است؛ برای مثال در برخی دانشگاهها دادن دو نمره را منوط به انتشار دومقاله در مجلات علمی کردهاند. این کمیشدن به عضویت در هیئت علمی نیز کشیده شده است؛ دانشجویی که مدرک و تعداد مقالههای بیشتری دارد، شانس بیشتری نیز برای عضویت در هیئت علمی دارد. بسیاری از افراد با خرچ پول توانستهاند مدارک و تولیدات علمی بیشتری به نام خود ثبت کنند و در این سیستم کمی، پیشرفت کنند! در مقابل، کسانی نیز بودهاند که مطالب علمیشان را خودشان تولید کردهاند، اما نتوانستهاند پیشرفت کنند! برای ارتقاء از استادیاری به دانشیاری و یا از دانشیاری به استادی، تنها اینکه فرد چه تعداد مقاله و مطلب چاپ کرده داشته باشد، میتواند سبب آن شود و دیگر هیچ آزمونی برای مشخص شدن سطح سواد او وجود ندارد!
مصوباتی که در طی این سالها توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مراکز تعیین شدند، به کمّیشدن علم در ایران دامن زدهاند؛ اما پیش از این ما افرادی در حوزههای علمی داشتهایم که بدون این تولیدات از ارزش ویژه علمی برخوردار بودهاند.
با این همه مقاله، پس چرا پیشرفت نمیکنیم؟!
دکتر حسینی در ادامه توضیح داد: قوانین و حوزه آکادمیک ما از افراد میپرسند چندتا تولید علمی داری؟! اما نمیگویند از کجا آوردهای؟ و از افراد نمیخواهند تا حرف بزنند و بنویسند. این وضعیت در همه حوزهها هست، اما در حوزه آکادمیک اهمیت آن بیشتر است. صدها/هزارها مقاله درباره «خانواده» در کشور ما تولید شده که قاعدتا باید بتوان از آنها تئوریهایی بیرون کشید و مشکلات خانواده را حل نمود؛ اما کسی تا بهحال نتوانسته است این کار را بکند! چون تولید و ارزیابی آن فرمالیته است.
مدرکگرایی و سوءاستفاده ملی
دکتر حسینی با اشاره به معضل مدرکگرایی شدید در جامعه گفت: یکیدیگر از دلایل افزایش تقلب علمی در ایران، مدرکگرایی است. در هیچ یک از کشورهای توسعهیافته چنین ولعی برای دریافت مدرک وجود ندارد! حجم عظیم افرادی که در ایران به سمت مدرکگرایی میروند، در هیچکجای دنیا دیده نمیشود. در ایران ما با کسانی در سیستمهای سیاسی و اداری روبرو هستیم که هم سِمَت و مقام دارند و هم در حال تحصیلات عالی هستند! در اینجا این سئوال پیش میآید که این افراد چگونه فرصت خواهند کرد هر دو کار اجرایی و علمی را همزمان انجام دهند؟! در چنین شرایطی اگر چنین افرادی مطالب علمیاشان را خودشان تولید نکنند، آیا از منابع ملی سوءاستفاده نکردهاند؟! متاسفانه در جامعه ما هیچکس توجهی به این موارد نمیکند! منبع: فرارو
«اهل قلم»؛ پایگاهی برای نویسندگان