
دومين همايش طبيب روحاني، ويژه نكوداشت مقام عرفاني آيتالله كشميري، با هدف معرفي الگوهاي ناب ديني و عارفان حقيقي به جامعه دانشگاهي، با همكاري دفتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها، معاونت فرهنگي، حوزه مقاومت بسيج و بسيج جامعة پزشكي، 24 آذر 1390 با شركت شماري از شخصيتهاي دانشگاهي و حوزوي، در دانشگاه علوم پزشكي تهران برگزار شد.
سيدهادي موسوي، دبير اجرايي اين همايش، مهمترين هدف اينگونه همايشها را معرفي و شناخت بزرگان ديني، علما و عارفان عامل كه ميتوانند الگوي عملي براي رهروان و دينداران به ويژه در محيط دانشگاه باشند، اعلام كرد. وي فلسفه نامگذاري همايش با عنوان "طبيب روحاني" را به لحاظ سنخيت دانشگاه علوم پزشكي تهران با تربيت پزشك عنوان كرد و گفت: به تعبيري پزشكان، طبيب جسم هستند و علما را ميتوان طبيب روحاني يا معنوي بناميم. در همين راستا اولين همايش طبيب روحاني در سال 1389 ويژة مرحوم آيتالله بهجت بود كه مورد استقبال قرار گرفت.
خودِ واقعي، در نزد اهل معنا
آيتالله صادق آملي لاريجاني، رييس قوه قضاييه، از سخنرانان اين همايش گفت: ياد بزرگان باعث رفتن به سوي كمال خواهد شد و به معنويت انسان كمك ميكند. وي با بيان خاطرهاي از اولين ملاقات خود با آيتالله كشميري گفت: چهرة ايشان را زماني كه حدود بيست سال پيش براي اولين بار زيارت كردم، به ياد دارم. اتاق محقري داشت. ايشان، من را نميشناخت و من تقاضاي دستورالعملي از وي كردم. فرمود ذكري را امشب انجام بده و اگر فتحي حاصل شد به من بگو. در همان شب روياي معناداري برايم رخ داد و من هم به ايشان عرض كردم. معلوم بود كه نفس گرم او بود كه تأثير خودش را گذاشته بود. وي با بيان اينكه آيتالله كشميري به معناي كامل، انساني خداجو و خداخواه بود افزود: اين عالم رباني اهل دنيا و مريد و مريدبازي به معناي امروزي آن و اهل دكان نبود و خصايص حسنه زيادي داشت. از كساني بود كه با گمنامي، خوش بود و مثل اجداد طاهرش با زهد و بياعتنايي به دنيا زندگي كرد. وي اظهار داشت: آيتالله كشميري آية نور را بسيار توصيه ميكرد. در خيلي از مجالس تنها در محضر ايشان بودم و ميديدم كه مدام ذكر ميگفت و برخي خطبههاي حضرت علي(ع) را ميخواند.
آيتالله لاريجاني آنگاه از معرفت نفس و شناخت خودِ واقعي انسان سخن گفت و با بيان اينكه حكماي زيادي مساله شناخت روح را مطرح كردند، با اشاره به مبحثي از ملاصدرا كه ميگويد ما وقتي در عالم خيال، موجود بزرگي را ميبينيم، در حال خلق آن هستيم، گفت: خداوند خلاقيت خود را تا مرحلهاي به نفس انسان عطا فرموده؛ البته نه در مغز بلكه در عالم ديگري است. نفس انسان امر عظيمي است كه در بيرون بدن است ولي ما يك عمري خود واقعي را با اين بدن اشتباه گرفتيم؛ همه اين خود واقعي را دارند اما توجه نميكنند!
آيتالله لاريجاني با بيان اينكه بايد ديد اين شناخت چه فايدهاي دارد گفت: مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه ۱۰۵ سوره مائده بحث معرفت نفس را مطرح مي كند و ميگويد از فوايد شناخت نفس اين است كه انسان وقتي فهميد هرچه ميبيند در خودش است و در عوالم متعدد كشيده شده است، آن وقت احساس ميكند تنهاست و اگر مراتب باطنيتر را مشاهده كند در آنجا حضور حق را ميبيند. وي افزود: تصور اين مطلب مانند كسي است كه تازه ميخواهد شنا ياد بگيرد. انسان اول بايد اين را تصور كند ولي اگر پذيرفت قطعاً نگاه انسان عوض خواهد شد.
وي افزود: علمايي كه طريق معرفت نفس را طي ميكنند در اين دنيا با خود واقعيشان آشنا ميشوند و بدن را به عنوان مركبي براي حمل نفس انسان ميبينند. وي گفت: تمام مبادي مادي كه ديده ميشود درست است اما بحث در تصويري است كه مشاهده ميكنيم. اگر بپذيريم كه جداي از اين بدن، نفس انساني هم وجود دارد، آنگاه نگاه ما عوض ميشود.
آيتالله لاريجاني ادامه داد: بزرگان ميگويند وقتي موت بر ما حادث شد از عالمي به عالمي ديگر ميرويم و نيستي وجود ندارد و اين من بدني را كنار مياندازيم. بحث اين است كه ما اگر بپذيريم بدن وسيلهاي در خدمت خود واقعي ماست، مساله مرگ برايمان راحتتر ميشود و روح ميفهمد كه خودش چيست. اين خود واقعي، چيزي است كه اهل معنا در اين دنيا براي خودشان آن را حل مي كنند.
وي افزود: از برخي علما از جمله آيتالله قاضي پرسيدند چرا در قرآن به معرفت نفس اشاره نشده است و آيتالله قاضي در جواب ميگويد كدام آيه از قرآن است كه به معرفت نفس نپرداخته است؟! آيتالله لاريجاني با بيان اينكه اين بحث، مسأله بزرگي است كه در غرب هم به آن پرداخته شده است گفت: افرادي مانند هگل در يكي از كتابهايش درباره مباحث مربوط به روح آدمي و شناخت آن سخن گفته است.
به آسمان رود و كار آفتاب كند!
حجتالاسلام و المسلمين صداقت، از شاگردان آيت الله كشميري، ضمن بيان خاطراتي از آن مرحوم و ويژگيهاي اخلاقي وي، از او به عنوان يك روحاني رقيق القلب و متبحر در ذكر و اسماءالله و عاشق واقعي حضرت علي(ع) ياد كرد و گفت: هيچ كدام از اساتيد را از لحاظ شدت علاقه به اميرالمومنين همانند آيتالله كشميري نديدم. آن قدر عاشق حضرت علي(ع) بود كه وقتي از نجف اشرف و يا وادي السلام سخن به ميان مي آمد، رنگ رخسارهاش عوض ميشد. وي يادآور شد: به مصداق حديثي از رسول خدا(ص) با مضمون "مؤمن در دنيا غريب است"1 آن عالم رباني نيز در زمان حيات خود غريب و گمنام بود.
حجتالاسلام والمسلمين صداقت داشتن "جذبه" را يكي از دلايل مهم نائل شدن آيتالله كشميري به درجات بالاي معنوي دانست و گفت: اين عالم رباني در يكي از خاطراتش اشاره مي كند كه در سنين 8-7 سالگي نزديك مدرسه جدش آيتالله سيدمحمد كاظم يزدي مشغول بازي بوده كه شخصي او را مي بيند و با گفتن جمله "تو به درد بازي نميخوري چرا كه در سر تو نوري است" تحولي در او ايجاد ميكند. وي افزود: از آيتالله كشميري سؤال شد نخستين استاد شما كه بود؟ وي از "آيتالله شيخ مرتضي طالقاني" نام برد و هنگامي كه پرسيدند چطور "سيدعلي آقا قاضي طباطبايي" را پيدا كرديد؟ پاسخ داد: "آيتالله شيخ مرتضي طالقاني به من فرمود كه نزد وي بروم" و اين نكته دقيقي است كه نشان ميدهد يك معلم نبايد تنها خود را داناي به همه امور بداند.
استاد صداقت اضافه كرد: با بيان خاطراتي از شاگردي مخفيانه آيتالله كشميري نزد سيدعليآقا قاضي طباطبايي گفت: از آن جايي كه پدر آيتالله كشميري با عرفان ميانه خوبي نداشت و با تلمذ وي نزد آقاي قاضي مخالفت ميكرد، آيتالله كشميري مخفيانه و به شكلي غيررسمي نزد استادش تلمذ ميكرد، اما شبي پدر آيتالله كشميري اميرالمؤمنين(ع) را در خواب ميبيند كه به فرزندش سيد عبدالكريم اشارهاي معنادار ميكند و اين خواب باعث شد كه با تلمذ آيتالله كشميري مخالفتي نكند.
استاد صداقت با اشاره به سخني از آيتالله كشميري با مضمون "من از كودكي با پيرمردان همنشين بودم" گفت: آيتالله كشميري از محضر اساتيد بزرگي همچون آقا سيد افضل حسين هندي، آقا شيخ علياكبر اراكي و حاج مستور شيرازي استفاده كرد و همواره با حالتي مؤدبانه و دوزانو در مقابل آنها مينشست.
شاگرد آيتالله كشميري با اشاره به تبحر آن مرحوم در استخاره و ذكر، و واقف بودن او بر اسماءالله، گفت: مجاهده اكبر و پس از آن ذكر، فكر، مراقبه، ولايت، توسل و زيارت، سيره اين عالم رباني را تشكيل ميداد.
حجتالاسلام والمسلمين صداقت با اشاره به چگونگي آشنايي امام خميني(ره) با آيتالله كشميري گفت: به گفته خود آيتالله كشميري وي با حاج آقا مصطفي خميني(ره) رابطه دوستي داشت و حاج آقا مصطفي، امام را در جريان معنويت آيتالله كشميري قرار ميدهد. آيتالله كشميري پيغام داده بود كه امام در نجف اشرف نميميرد بلكه در ايران از دنيا ميرود.
وي سال 1359 شمسي را سال ورود آيتالله كشميري به ايران خواند و گفت: آن مرحوم دو روز پس از شهادت آيتالله سيد محمدباقر صدر به ايران آمد و هنگام خروج از عراق و ورود به خاك ايران هيچ چيز نداشت، چرا كه صدام همه چيز او را مصادره كرده بود و سال 60 يا 61 بود كه امام خميني(ره) از طريق واسطهاي مبلغي پول جهت خريد خانه براي آيتالله كشميري فرستاد و وي توانست با آن پول خانهاي بخرد.
حجتالاسلام والمسلمين صداقت به علاقة وافر آيتالله كشميري نسبت به امام خميني(ره) اشاره كرد و گفت: آيتالله كشميري در خاطراتش ميگفت: "در كربلا به امام گفتم به اين حسين(ع) تو را دوست دارم." وي افزود: آيتالله كشميري از استقامت امام خميني(ره) بسيار تعريف ميكرد و ميگفت "امام شخص مستقيمي است. در مجالس فاتحه در عراق كه گاهي بعثيها ميآمدند، امام اصلاً اعتنايي به آنها نميكرد. در صورتي كه خيليها از بعثيها ميترسيدند."
"اطاعت الله" نتيجه "معرفت الله" است
حجتالاسلام والمسلمين ابوترابي در دومين همايش طبيب روحاني، بخشي از آيات سوره فصلت را تصويري از شخصيت روحاني آيتالله كشميري خواند. وي ضمن قرائت آيه "إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلا تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ"2، اين آيه را مبين روح حاكم بر سيره شخصيتهاي الهي دانست و افزود: اين آيه اشاره به افرادي است كه خود را تحت ربوبيت تشريعي حق قرار دادهاند و در اين راه استقامت ميكنند.
حجتالاسلام والمسلمين ابوترابي با بيان آن كه "معرفتالله"، "اطاعتالله" را در پي دارد، گفت: راهي جز اين نيست و بقيه سخنها پوچ است، چرا كه چنين انساني تحت ولايت ملائكه الهي و تحت ولايت الله است و به بياني ديگر"اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا".3وي ضمن تبيين "تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلا تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا" گفت: انساني كه ملائكه الهي بر او فرود آيند و اين ارتباط را با معنويت داشته باشد، چنين انساني در اوج امنيت است و اين امنيت نقطه اوج سلامت است. ذرهاي از حزن و خوفي كه اهل دنيا دارند در قلب آنها يافت نمي شود؛ اما خوف از خدا در وجودشان موج ميزند.
استاد ابوترابي ضمن قرائت آيه "وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلا مِمَّنْ دَعَا إِلَىاللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ"،4مرحلة اول ربانيت را سير اليالله خواند و گفت: اين مرحله رسيدن به معرفتالله و رسيدن به مقام عبوديت و فاني شدن در حق است؛ مؤيد به تاييدات الهي شدن و بالاخره عالم رباني شدن است. حال اين انسان طبيب روح است. اين انسان داعي اليالله است. وي افزود: در آيه فوق "عَمِلَ صَالِحاً" حاكي از آن است كه اوج دعوت الي الله در انجام عمل صالح و عمل انسان داعي الي الله است. وي ضمن تفسير"وَ قَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ" گفت: مرحله دوم ربانيت، نماد تسليم بودن در برابر خداست.
حجتالاسلام والمسلمين ابوترابي با اشاره به ديگر آيات قرآن مبني بر نحوة تعامل اولياي الهي با انسانها گفت: در آيه "وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلا رَحْمَةً لِلْعَالَمِين"5و نيز در آيه "فَقُولا لَهُ قَوْلا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى"6 چگونگي اين تعامل بيان شده است. وي ضمن تفسير"ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن"7 گفت: اين بخش از آيه به معناي اتخاذ بهترين رفتارها در برابر بدترين رفتارهاست. او رفتار زشت دارد اما در مقابل دعايش ميكند و از همه توانش براي هدايت او بهره مي گيرد. همه دغدغهاش هدايت اوست. وي با اشاره به حكايتي از ماجراي امر به معروف شيخ محمد تقي بافقي گفت: مرحوم آقا شيخ محمد تقي بافقي يزدي كه عالمي جليل القدر بود، در تبعيدگاه خود به سرهنگي از افسران قلدر رضاخان در رابطه با موضوعي امر به معروف كرد و آن افسر در پاسخ سيلي محكمي به او زد كه منجر به افتادنش بر روي زمين شد. شيخ محمد تقي بافقي يزدي به سختي از روي زمين بلند شد و به افسر مربوطه گفت ""جناب سرهنگ يك سيلي ديگر به طرف ديگر صورت من بزن. اصلاً سيلي خوردن من مهم نيست. مهم گناه نكردن توست."
طب عارفانه و عرفان طبيبانه
در اين همايش دكتر محمد مهدي اصفهاني، رئيس دانشكده علوم و حديث، و رييس مركز تحقيقات علوم قرآن، حديث و طب دانشگاه، با موضوع "طب عارفانه و عرفان طبيبانه" سخنراني كرد و گفت: درمان وظيفه پزشك و ابزارش گاهي مادي است اما شفا تنها به اذن خدا انجام ميشود.
دكتر اصفهاني، به موضوع طب كه همانا مراقبت از سلامت است اشاره كرد و گفت: عرفا براي مراقبت از سلامت كلمه "مراقبه" كه از 3 گام تخليه (دفع بيماري)، تحليه (ترميم و بازيابي سلامت) و تجليه (ارتقاء سلامت) تشكيل شده است را بيان كردهاند. وي از توجه به سلامت و ارتقاي آن در دستورات اسلام خبر داد و تصريح كرد: ارتقاي سلامت در دعاي 23 صحيفه سجاديه بيان شده و اين نشان دهندة آن است كه در اسلام پيش از اينها به ارتقاء سلامت توجه شده است.
وي در ادامه به بيان تفاوت ديدگاه در مكاتب لائيك و مكاتب الهي پرداخت و يادآور شد: بسياري از منابع پزشكي امروز توسط كساني نوشته شده كه شايد انسانهاي متديني هستند اما در كتاب آنها خدا حضور ندارد؛ و اين در حالي است كه در طب سنتي ما به دفعات اسماء خداوند ذكر شده و حتي در نسخههاي پزشكي نام خداوند آورده شده است.
رييس مركز تحقيقات علوم قرآن، حديث و طب دانشگاه، انسان را در مكاتب لائيك و الهي متفاوت از يكديگر عنوان كرد و افزود: مدت حيات در مكاتب غير الهي از زمان لقاح آغاز و با ايستادن قلب و نفس پايان ميپذيرد اما در مكاتب الهي شواهدي براي حيات او قبل از لقاح وجود داشته و زندگي او نيز با ايستادن قلب و نفس پايان نميپذيرد.
دكتر اصفهاني، در ادامه خاطر نشان كرد: انسان در سه حيطة، نباتي، حيواني و ملكوتي وجود دارد و روح، بخش فراموش شدة انسان در مكاتب لائيك است. وي انسان را تركيبي از طبيعت و ماوراءالطبيعه خواند و در بخش ديگري از سخنان خود، پروردگار را منشاء دانش پزشكي دانست و بيان كرد: قطعاً خداوند كه اين نظامات را قرار داده، منشاء دانش پزشكي است، پس آيا ميتوان بدون اعتقاد به خدا در قوانين طبيعت مطالعه كرد و به دانش پزشكي رسيد؟!
دكتر اصفهاني به بيان عوامل مختلف خطر در بروز بيماريها پرداخت و تصريح كرد: در كتب اسلامي در كنار ساير عوامل، گناه و انحراف از فطرت سليم نيز به عنوان عوامل بروز بيماري در انسانها ذكر شده است؛ و حكيم عارف اين دو عامل را نيز در كنار عوامل ديگر ميبيند و با استفاده از ايمان افراد به درمان آن ميپردازد.
در نگاه معارف، سلامت معنوي اصل وجودي انسان است!
دكتر محمد باقر لاريجاني رييس دانشگاه علومپزشكي تهران، با تأكيد بر اينكه ما در حوزه پزشكي مسئوليت سلامت مردم را برعهده داريم، نگاه جامع به همه ابعاد سلامت را مسأله بسيار مهمي عنوان كرد و گفت: طب گذشته ما از اين باور به خوبي برخوردار بود ولي در طب امروز اين مقوله كمتر از گذشته مورد توجه قرار ميگيرد.
وي با بيان اينكه ما تلاش ميكنيم با ممارست فراوان اندكسهاي در خون و برخي شاخصهاي آنها را در حدطبيعي نگه داريم و اين همة انسان نيست، افزود: روح غضبآلود و پركينه نميتواند از اين مجموعه، انساني سالم بسازد ولو شاخصهاي مورد توجه در حد نرمال باشد. اين نگاه نيازمند توجه به انسان به طور جامع و محتاج توجه به سلامت معنوي در كنار سلامت جسماني، رواني و اجتماعي است. مطالعات فراواني نشان داده كه سلامت معنوي انسان بر مقولات ديگر سلامت انسان تأثيرگذار است.
رييس دانشگاه با تأكيد براينكه سلامت معنوي در عرض ساير ابعاد سلامت نيست، افزود: در نگاه معارف، سلامت معنوي اصل وجودي انسان است. حفظالصحه و علم ابدان، اهميت ويژهاي دارد. متوليان اين سلامت معنوي، اولياي الهي و طبيبان روحانياند؛ و خداوند بزرگ و تعاليم ارزشمند الهي راه را براي اين امر هموار ميكنند.
دكتر لاريجاني با اشاره به ويژگيهاي اين عالم رباني گفت: آيتالله كشميري در سختيهاي ديگران، آرام نداشت و حتي روزي براي گرفتاري يكي از دوستان خويش به عدد شهداي جنگ بدر آيةالكرسي خواند. رييس دانشگاه با بيان اينكه در معارف الهي تأكيد شده كه خداوند بزرگ اولياي خويش را در بين مردم مخفي ميكند تا شما با نظر حقارت به انسانها نگاه نكنيد افزود: در نگاه اين عالم اين مسأله مشهود بود و گاه به يك پيرمرد ژندهپوش، بيشتر از يك وزير و وكيل توجه ميكرد.
دكتر لاريجاني ادامه داد: ما محتاج نگاه جامع به انسانها و خودمان هستيم و سلامت جسماني كه ما متولي آن هستيم جزيي از سلامت انسانهاست و سلامت معنوي به تعبير معارف، قسمت اساسي از انسانهاست كه بايد براي ارتقاي آن كوشيد. منبع/دبيرخانه دومين همايش طبيب روحاني
پينوشتها:
1. بحار، ج2، ص200، ح68.
2. فصلت/30.
3. بقره/257.
4. فصلت/33.
5. انبياء/107.
6. طه/45.
7. مؤمنون/96.